فرهنگی و هنری > تجسمی و موسیقی

خلق هنر محیطی با زباله و استخوان!


کریم‌اله خانی ـ هنرمند ـ در گفت‌وگویی با ایسنا به شرح دیدگاه خود از هنر محیطی پرداخته و گفت: به نظر می‌آید یکی از جامع‌ترین تعاریف از هنر محیطی توسط خانم جین ترنر ارائه‌شده است، اما همچنان که از نام هنر محیطی پیداست، مهم‌ترین ویژگی‌اش تعامل با محیط است. از آنجا که در برخی تقسیم‌بندی‌ها هنر زمین و هنر خاکی زیر مجموعه‌ی هنر محیطی نیامده است و یا با شبهه همراه است، می‌توان به تعریف جین ترنر از هنر محیطی مراجعه کرد که می‌گوید «فرم هنری بر اساس این پیش‌فرض که یک اثر هنری باید بر تمامیت معماری اطراف آن غلبه کند و به‌صورت یک فضای کامل در نظر گرفته شود، نه اینکه به یک ابژه آویخته به دیوار یا چیزی که درون یک فضا قرار داده می‌شود، تقلیل پیدا کند.

خلق هنر محیطی با زباله و استخوان!

او ادامه داد: از تعریف فوق چنین برمی‌آید که مهم‌ترین اصل در خلق اثر هنر محیطی احاطه بر معماری اطراف اثر وتعامل اثر با محیط است. حال اگر این تعریف را بپذیریم می‌توان گفت هنر زمینی و هنر خاکی نیز از آن جهت که در محیط خاص و وابسته به آن شکل می‌گیرند، می‌توانند در تقسیم‌بندی هنر محیطی قرار گیرند، حتی اگر با رویکردی متفاوت از محیط زیست خلق‌شده باشند.

این هنرمند با اشاره به مجموعه «مازادها» که می‌گوید قصد دارد در ماه‌های آینده در خانه هنرمندان ایران به نمایش بگذارد اظهار کرد: مجموعه‌ «مازادها» در آثار امروز من پرداختن به هر آن چیزی است که انسان معاصر پس از استفاده سعی در دور کردن آن از خود دارد یا بهتر بگویم نوعی پرداختن به لایه‌های پنهان جامعه و زندگی انسان معاصر است. از جمله­‌ این مازادها می­توان به استخوان‌­های حیوانات، زباله‌­ها، پس‌مانده‌های صنعتی در حوزه‌­ی اشیا و در گستره‌ اجتماعی سالمندان، بیماران، ازکارافتادگان و… را در نظر داشت. خاستگاه نظری این برداشت از مازادها را می­توان در اندیشه­‌ فیلسوفان فرانسوی مانند میشل فوکو و ژرژ باتای جستجو کرد.

خلق هنر محیطی با زباله و استخوان!

اله‌خانی افزود: از دید فیلسوفان اخلاق، کشتن حیوان غیر موذی به دست انسان، مصداق «رنج غیر ضرور» است. باقی‌مانده‌ حیوان نابودشده، استخوانی است رهاشده در طبیعت که جستجو در پی این استخوان‌ها را سبب می‌شود. در پروژه­‌ استخوان­‌نویسی، ایجاد پیوند میان ادبیات و باقی‌مانده‌ لاشه‌ حیوانات پراکنده در محیط‌های شهری و غیر شهری نوعی توجه دادن اذهان به این مهم است.

او معتقد است که در این جستجوگری استخوان‌ها ابژه‌ اثر شده و با نشانه‌گذاری مکانی، مخاطب به حضور در فضایی نامتعارف برای مشاهده‌ اثر هنری دعوت می‌شود تا ضمن تامل در مازاد به‌جامانده از این رنج غیر ضرور شاهد تعامل اثر با محیط باشد.

خلق هنر محیطی با زباله و استخوان!

این هنرمند درباره پروژه‌ دیگری که در پی گرفته است هم گفت: در ادامه‌ پروژه‌ مازادها و استخوان‌نویسی این‌بار دیوار را فرصتی برای شکل‌گیری بخش پنهان جامعه‌ معاصر در یک رفتار اجتماعی دیده و با گزینش چند استخوان ریخته شده در میان زباله‌ها یک محیط عمومی و آشکار ساختن آن‌ها در ارائه‌ای خاص به خلق اثر پرداختم. این اثر در ادامه‌ پروژه‌ مازادهاست که استخوان‌های گردآوری‌شده از زباله‌دان، استخوان نویسی شده و تلفیق آنها با ورق‌های طلا و نقره جزییات ادای وظیفه‌ی شهروندی است از طرف یک هنرمند و دعوتی است برای « عمل» به عدم بی‌تفاوتی و واکنشی است به زشتی.

او در استیتمنت پروژه دیگرش هم عنوان کرده است که «توجه دادنِ افراد به آن‌چه دیده نمی‌شود شاید بخشی از رسالت هنر باشد. دیواری در یکی از بهترین مناطق شهر نقش حایل را میان دو فضا بازی می‌کند: پیاده‌رو و زباله‌دان پسِ دیوار در یک رفتار اجتماعی! بدل به زباله‌دان شده است.»

خلق هنر محیطی با زباله و استخوان!

انتهای پیام



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا