اهمیت ژئوپلیتیک جزایر سهگانه ایرانی در خلیجفارس/ اعتراف تاریخی انگلستان به حاکمیت ایران بر «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی»
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، جزایر «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی» در خلیج فارس، بهویژه در نزدیکی تنگه هرمز، از جمله نقاط استراتژیک و حیاتی در منطقه به شمار میروند که در طول تاریخ همواره تحت حاکمیت و مالکیت ایران بودهاند. این جزایر علاوهبر موقعیت جغرافیایی حساس خود، از منظر ژئوپلیتیک و اقتصادی نقش اساسی در امنیت منطقه و امنیت انرژی جهانی دارند. اهمیت این جزایر نهتنها بهدلیل موقعیت جغرافیاییشان در کنار یکی از مهمترین مسیرهای دریایی جهان، بلکه بهدلیل توانایی ایران در کنترل مسیرهای صادرات نفت و گاز، نظارت بر ترافیک دریایی و استفاده از آنها بهعنوان پایگاههای نظامی، امری غیرقابل انکار است.
در این گزارش به بررسی تاریخچهی دقیق جزایر سهگانه و اهمیت استراتژیک آنها از منظر ژئوپلیتیک پرداخته خواهد شد.
تاریخچه جزایر سهگانه ایرانی
۱) دوران باستان و دوران پیش از اسلام
دوره هخامنشیان (۵۵۰ – ۳۳۰ پیشاز میلاد): جزایر سهگانه در دوران هخامنشیان بخشی از قلمرو امپراتوری ایران بودند. گزارشهای مورخان یونانی همچون هرودوت به تأسیس و تأمین امنیت مسیرهای تجاری در خلیج فارس اشاره دارند که جزایر سهگانه بخشی از این مناطق بودهاند. در این زمان، در جزایر استفادههای تجاری و دریایی بهویژه برای کشتیرانی و تجارت وجود داشت.
دوره ساسانیان (۲۲۴ – ۶۵۱ میلادی): در دوران ساسانیان، ایران کنترل بر جزایر خلیج فارس، بهویژه جزایر سهگانه را حفظ کرد. منابع تاریخی از جمله آثار ابنحوقل و یاقوت حموی به حاکمیت ایران بر این جزایر در دوران ساسانیان اشاره دارند.
۲) دوران اسلامی و حکومتهای ایرانی
خلافت عباسیان (۷۵۰ – ۱۲۵۸ میلادی): در دوران عباسیان، ایران همچنان بر جزایر خلیج فارس تسلط داشت. گزارشی از ابنخردادبه جغرافیدان ایرانی بیان میکند که جزایر سهگانه تحت حاکمیت ایران قرار داشتند و در این دوران جزایر بهعنوان پایگاههای تجاری و دریایی در خلیج فارس شناخته میشدند.
آلبویه و سلجوقیان (۹۳۶ – ۱۱۹۴ میلادی): در دوران آلبویه و سپس سلجوقیان، جزایر همچنان در کنترل ایران بودند و از آنها بهعنوان نقاط استراتژیک برای تجارت و امنیت استفاده میشد.
۳) دوران استعمار و رقابتهای بینالمللی
استعمار پرتغال و بریتانیا (قرن ۱۶ تا ۱۹ میلادی): پرتغالیها در قرن ۱۶ میلادی در تلاش بودند که بر جزایر خلیج فارس تسلط یابند که در سال ۱۵۰۷ میلادی وارد خلیج فارس شدند، اما با پایان سلطه پرتغالیها در اوایل قرن ۱۷ (۱۶۲۲ میلادی) از سوی شاهعباس اول صفوی، بریتانیا پس از ۱۱۷ سال بهعنوان قدرت غالب در منطقه درآمد.
توافقنامههای ایران و بریتانیا (۱۹۰۳ – ۱۹۱۹): در سال ۱۹۰۳ سفیر وقت بریتانیا در تهران به ارائهی نقشهی جامعی اقدام کرد که بر اساس آن جزایر سهگانه جزو قلمرو ایران بودند، پس از جنگ جهانی اول این نقشه به عنوان سند مهمی مانع تسلط بریتانیا بر جزایر ایرانی شد.
۴) دوران قاجار و پهلوی
دورهی قاجار (۱۷۸۹ – ۱۹۲۵ میلادی): ایران در دوران قاجار بر جزایر سهگانه تسلط داشت. در سال ۱۸۸۷ میلادی، بریتانیا بر ناصرالدین شاه و مظفرالدینشاه فشار آورد تا جزایر ایرانی را بفروشند یا اجاره دهند، اما موفق نشد تا اینکه با فشار بر شیوخ محلی به اهتزار پرچم امارتهای راسالخلیفه و الشارجه اقدام کردند.
دوره پهلوی (۱۹۲۵ – ۱۹۷۹ میلادی): در سال ۱۹۷۱ میلادی، ایران پس از توافق با شیوخ قواسمی و اعزام نیروهای نظامی به جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک، حاکمیت خود را بر این جزایر مستقر کرد. در اینسال با خروج بریتانیا از منطقه، ایران بهطور رسمی کنترل خود را بر جزایر سهگانه برقرار ساخت.
اهمیت استراتژیک جزایر سهگانه از منظر موقعیت ژئوپلیتیک
۱) موقعیت جغرافیایی و راهبردی
جزایر سهگانهی ایران در نزدیکی تنگه هرمز، یکیاز مهمترین و پرترددترین گذرگاههای آبی جهان قرار دارند. تنگه هرمز که راه ارتباطی دریای عمان به خلیج فارس است، روزانه از آن حدود ۱۷ میلیون بشکه نفت و میلیونها تن گاز طبیعی عبور میکند. بنابراین تسلط ایران بر این جزایر بهویژه در این منطقه حیاتی، قدرت این کشور را برای نظارت و کنترل جریانهای نفتی و دریایی در خلیج فارس بهشدت تقویت میکند.
۲) حضور نظامی و امنیتی
جزایر سهگانه بهعنوان پایگاههای نظامی برای ایران در منطقه خلیج فارس عمل میکنند. این جزایر امکان استقرار نیروهای دریایی، هوایی و زمینی را به ایران میدهند و بهویژه در صورت بروز تهدیدات امنیتی در منطقه، ایران قادر است از آنها برای دفاع از حاکمیت خود و انجام عملیاتهای نظامی استفاده کند.
۳) اهمیت اقتصادی و انرژی
جزایر سهگانهی ایران در مسیرهای حیاتی ترانزیت نفت و گاز قرار دارند. تنگه هرمز که در نزدیکی این جزایر قرار دارد، بهعنوان مهمترین شریان صادرات انرژی از خلیج فارس به بازارهای جهانی شناخته میشود. تسلط بر این جزایر به ایران این امکان را میدهد که نظارت و مدیریت بهتری بر تجارت انرژی و ذخایر نفت و گاز داشته باشد.
ادعاهای باطل شیوخ حاشیه خلیج فارس بر حاکمیت جزایر سهگانه
۱) حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه
حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی» بر اساس مستندات تاریخی و حقوقی اثباتشده است. در اسناد مختلف تاریخی از جمله توافقنامههای ایران و بریتانیا در سالهای ۱۹۰۳ و ۱۹۱۹، بهوضوح حاکمیت ایران بر این جزایر تأکید شده است. همچنین در سال ۱۹۷۱ ایران بهطور رسمی نیروهای نظامی خود را به این جزایر اعزام کرد و حاکمیت خود را بر آنها تثبیت کرد.
۲) ادعاهای امارات متحده عربی
با اینحال امارات متحده عربی از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۷۱ ادعای مالکیت بر جزایر سهگانه را مطرح کرده است. این کشور هر ساله در مجامع بینالمللی و در چارچوب نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل به این ادعاها پرداخته است، اما ایران با استناد به مستندات تاریخی و نقشهها، تأکید میکند که جزایر سهگانه همیشه بخشی از خاک ایران بوده و این موضوع نهتنها در سطح ملی بلکه در سطوح بینالمللی به رسمیت شناخته شده است.
۳) توافقهای بینالمللی و حقوقی
ایران از قوانین و مقررات بینالمللی برای تأکید بر حاکمیت خود بر جزایر سهگانه استفاده کرده است. بهویژه کنوانسیون حقوق دریاها (UNCLOS) که در سال ۱۹۸۲ توسط سازمان ملل متحد تصویب شد، بهوضوح به حقوق کشورها در کنترل مناطق دریایی و جزایر تحت حاکمیت خود اشاره دارد. بر اساس این کنوانسیون، ایران حق دارد که جزایر سهگانه را تحت کنترل خود نگه دارد و از آنها بهعنوان بخشی از آبهای سرزمینی خود استفاده کند. علاوهبر این، ایران همواره بر اساس توافقنامههای تاریخی و بینالمللی که از سوی کشورهای مختلف از جمله بریتانیا در دورههای مختلف تأیید شده است، مالکیت خود را بر این جزایر مطرح کرده و ادعاهای سایر کشورها را رد کرده است.
توافق شیوخ محلی حاشیه خلیجفارس با ایران بر سر جزایر سهگانه
توافق خاندان قواسم (شیوخ رأسالخیمه و الشارجه) به عنوان ناخداهای بومی و محلی با ایران در مورد جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک یکی از تحولات مهم تاریخ روابط ایران با امارات متحده عربی در خلیج فارس به شمار میرود. این توافق بهویژه در دوران پیش از تأسیس امارات متحده عربی، در دهه ۱۹۷۰ میلادی صورت گرفت و نقش کلیدی در تعیین حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه داشت.
خاندان قواسم که در رأس امارتهای رأسالخیمه و الشارجه قرار داشتند، از قدرتهای منطقهای در خلیج فارس و در بندر لنگه ساکن بودند. از اوایل قرن بیستم میلادی این دو امارت بهویژه در ارتباط با مسائل دریایی و جزایر خلیج فارس با ایران در تماس بودند. در این دوره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک که در نزدیکی سواحل ایران و امارات واقع شده بودند، بهطور مداوم مورد توجه و چالشهای منطقهای قرار داشتند.
در نوامبر ۱۹۷۱ میلادی، پس از خروج نیروهای بریتانیایی از خلیج فارس، ایران اقدام به تقویت حاکمیت خود بر جزایر سهگانه کرد. در این زمان امارتهای رأسالخیمه و الشارجه که تحت فرمان خاندان قواسم قرار داشتند، در زمینه حاکمیت بر جزایر سهگانه با ایران وارد مذاکره شدند. این مذاکرات منجر به توافقی میان ایران و این دو امارت شد که بهطور غیررسمی در آن زمان منعقد شد.
توافقات صورتگرفته میان ایران و خاندان قواسم، بر اساس اصول دوجانبه و در راستای حفظ صلح و ثبات در منطقه، چند نکتهی اصلی داشت:
۱) حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه: خاندان قواسم با تأسیس روابط دیپلماتیک نزدیک با ایران، بر حاکمیت ایران بر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بهطور غیررسمی تأکید کردند. این جزایر بهعنوان بخشی از خاک ایران مورد توافق قرار گرفت.
۲) اجرای توافقها: در عمل، ایران پس از خروج بریتانیا از منطقه، در دسامبر ۱۹۷۱ اقدام به استقرار نیروهای نظامی خود در جزایر سهگانه کرد. خاندان قواسم با تأکید بر اهمیت ثبات منطقهای، این اقدام ایران را بهعنوان اقدامی مشروع پذیرفتند و در واقع هیچ اعتراضی به آن نکردند.
۳) عدم مخالفت با ایران: در طول ایندوره خاندان قواسم بهویژه شیخ احمد بن رشید القواسمی از رأسالخیمه و شیخ خالد بن محمد القواسمی از الشارجه، هیچگونه مخالفتی با حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه نداشتند و بهطور غیررسمی توافق کردند که جزایر تحت حاکمیت ایران باقی بماند.
اعتراف انگلستان به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه
اعتراف انگلستان به مالکیت ایران بر جزایر سهگانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، مستندات و اسناد تاریخی و دیپلماتیک مهمی دارد که نقش کلیدی در تثبیت حاکمیت ایران بر این جزایر داشتهاند. این اعتراف بهویژه در قالب نقشهها و اسناد رسمی منتشرشده توسط دیپلماتها و مقامات بریتانیا در اوایل قرن بیستم، جایگاه ویژهای دارد.
در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، بریتانیا در تلاش بود تا مسائل مرزی و سیاسی در خلیج فارس را با ایران روشن سازد و از تنشهای احتمالی در این منطقه جلوگیری کند. در این راستا سال ۱۹۰۳ میلادی نقشهای توسط لرد کرزن، وزیر خارجهی وقت بریتانیا و سفیر این کشور در تهران تهیه شد. این نقشه بهعنوان یک سند دیپلماتیک معتبر در آن زمان محسوب میشد.
در این نقشه، جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی بهطور واضح بهعنوان بخشهایی از خاک ایران نشان داده شدهاند. این نقشه علاوهبر اینکه بهعنوان مستندات دیپلماتیک استفاده میشد، گویای این بود که بریتانیا هیچگونه ادعایی نسبت به مالکیت این جزایر نداشت و آنها را جزو قلمرو ایران بهحساب میآورد.
نقشه لرد کرزن بهطور خاص موقعیت جغرافیایی جزایر سهگانه را در خلیج فارس و تنگه هرمز نشان میدهد و در آن جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و همچنین ابوموسی بهعنوان جزئی از سرزمین ایران ترسیم شدهاند. این نقشه نهتنها در آن زمان، بلکه در دورههای بعدی و در مذاکرات دیپلماتیک بین ایران و بریتانیا، بهعنوان سندی معتبر در نظر گرفته شد.
پس از جنگهای جهانی اول و دوم و حتی خروج بریتانیا از منطقه خلیج فارس در سال ۱۹۷۱، ایران توانست بر اساس همین اسناد و نقشهها، حاکمیت خود را بر جزایر سهگانه تثبیت کند. حتی در مواردی که ادعاهایی از سوی کشورهای عربی مانند امارات متحده عربی مطرح شد، ایران بر اساس این نقشهها و سایر مستندات تاریخی، به اثبات مالکیت خود ادامه داد.
لازم به ذکر است، از نظر برخی کارشناسان، واگذاری بحرین به عنوان بخشی از خاک ایران در ۱۹۷۱ توسط پهلوی دوم، بیارتباط با خروج بریتانیا از خلیج فارس و تسلط کامل ایران بر جزایر سهگانه نبود و این اقدام محمدرضا شاه را میتوان نوعی معامله در نظر گرفت؛ البته نقشهی لرد کرزن در حدود ۶۵ سال قبل از این اتفاق و امپراطوری ۲۵۰۰ ساله ایران بر منطقه و خلیج فارس برای اثبات حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه کافی بود تا پهلوی دوم زیر بار فشار بریتانیا نرود، اما وی حتی از شاهان قاجاری نیز سستتر بود و استان مهم ایران را با نمایش دموکراسی خندهآور واگذار کرد.
نتیجهگیری
جزایر سهگانهی «تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی»، بهعنوان جزایر استراتژیک و حیاتی ایران، نقش بسیار مهمی در تامین امنیت ملی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی کشور ایفا میکنند. این جزایر بهویژه در نزدیکی «تنگه هرمز» قرار دارند که یکی از مهمترین شریانهای جهانی برای انتقال نفت است. ایران از طریق حاکمیت بر این جزایر قادر است تا نظارت مؤثری بر جریانهای نفتی، تجارت دریایی و مسائل امنیتی منطقهای داشته باشد. با توجه به تاریخچهی مستند و توافقات بینالمللی، حاکمیت ایران بر این جزایر بهطور مستند و قانونی تثبیت شده است. در عین حال، ادعاهای برخی کشورهای منطقه همچنان موضوعی چالشبرانگیز در روابط ایران با همسایگان است.
با توجه به اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی این جزایر، ایران باید به تقویت حضور نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک خود در این منطقه ادامه دهد و با استفاده از اسناد و توافقات حقوقی موجود، حاکمیت خود را بر این جزایر حفظ کند. امنیت انرژی جهانی و ثبات منطقهای بهطور مستقیم به تسلط ایران بر این جزایر وابسته است و ادامه این وضعیت برای ایران از اهمیت حیاتی برخوردار است.
انتهای پیام