افسوس قطبیزاده برای پایان بد فیلمهای کوتاه
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، بیست و دومین جلسه از نهمین فصل پاتوق فیلمکوتاه، روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ با نمایش ۴ فیلمکوتاه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.
در این جلسه که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، فیلمهای کوتاه «برنو» به کارگردانی سهیل سهیلیسرشت، «مورچه» به کارگردانی فرهاد شنتیایی، «بیرنگ» به کارگردانی سامان شهامت، «سزارین» به کارگردانی مهرشاد خردمندی، روی پرده رفت و در ادامه سعید قطبیزاده نویسنده و منتقد سینمایی همراه با محمد صابری بهعنوان مجریکارشناس برنامه با کارگردانان این آثار به گفتگو نشستند و به نقد و بررسی آنها پرداختند.
شنیدن استعارهای از آگاهی
فرهاد شنتیایی کارگردان فیلم کوتاه «مورچه» درباره تجربه فیلمسازی خود گفت: «مورچه» اولین فیلم حرفهای من است. اول فیلمنامه را نوشتم و اسم را هم بعدتر اتفاقی انتخاب کردم. زمان فیلم طولانی است، لوکیشنها از هم فاصله داشت به همین دلیل ما ۱۰ روز فیلمبرداری داشتیم.
سعید قطبیزاده درباره این فیلمکوتاه عنوان کرد: سال گذشته این فیلم را در جشنواره فیلمکوتاه تهران دیده بودم، ایده فیلم، ایده خوبی است و نشان میدهد سلامتی کامل در یک دنیای ناسالم همیشه هم خوب نیست، اما در پردازش ایده مشکلاتی وجود دارد. از نظر علمی وقتی شخصی ناشنواست بعد از اینکه شنوایی خود را به دست میآورد مدتی طول میکشد تا قدرت درک و دریافت کلمات را به دست آورد. درواقع شنوایی نیاز به درک مفاهیم هم دارد اما شخصیت اصلی بلافاصله بعد از شنوایی این درک را به دست میآورد. باید دید چقدر در مرحله فیلمنامه به این موارد علمی فکر شده یا حداقل یک دلیل پزشکی برای آن مطرح میشد.
شنتیایی با اشاره به پرداختن به اصل ایده عنوان کرد: من با چند متخصص شنوایی هم صحبت کردم اما از این موضوع گذر کردم و در نهایت احساس کردم حرفی که میخواهم بزنم مهمتر از پرداختن به این جزییات است. از نظر من شنیدن استعارهای از رسیدن به آگاهی بود. من حتی درباره لهجه هم مقید به این نبودم حتما باید منطبق با لوکیشن باشد و تقریبا همه چیز جز بیان موضوع اصلی برایم در حاشیه بود.
کارگردان «مورچه» درباره دلیل صامت بودن بخشی از فیلم توضیح داد: هر آن چیزی که رامین میشنود، ما هم میشنویم و هر آنچه که نمیشنود، نمیشنویم. اگر ما قطع و وصلی صدا داشتیم از حوصله خارج میشد. من هیچ وقت نخواستم همه چیز را از چشم شخصیت ببینم، خواستم از گوش او بشنوم و به نوعی جهان او را تشکیل دهم.
تبدیل صدا به یک عنصر دراماتیک
در ادامه سامان شهامت کارگردان فیلم کوتاه «بیرنگ» روی صحنه آمد و گفت: این فیلم تجربه اول من بود که در سال ۹۹ کار کردم و فیلمبرداری آن در ۲ روز انجام شد.
سعید قطبیزاده با اشاره به این که تخصص اصلی سامان شهامت صداگذاری است، گفت: بسیار جالب است که چطور کسی که متخصص صداست، از صدا الهام میگیرد و صدا تبدیل به یک عنصر دراماتیک در فیلم میشود. این فیلم باتوجه به لوکیشن و زمان با هزینه کم ساخته شده بود و مختصر بود، اما نکته جالبی داشت و آن روایت غیرمستقیم یک واقعه بود. در این فیلم اتفاقات و اعتراضات اجتماعی به شکل درون مایهای و غیرشعاری روایت شده است. فقدان روایت غیرمستقیم در سینمای ایران بهشدت حس میشود و فیلمها پر از شعار و فاقد خلاقیت و ظرافت است.
سامان شهامت در توضیح اتفاقات فیلم گفت: این فیلم از یک خاطره ای میآید که برای خودم اتفاق افتاد اما امروز که این فیلم را میبینم اینکه شخصیت در هیچ سمت سیاسی قرار نمیگیرد کمی اذیتم میکند و اسم فیلم هم اشاره به همین وسط بازی دارد.
آشنایی زدایی از مراسم اعدام
در ادامه پاتوق فیلمکوتاه فرید طهماسبی فیلمبردار «سزارین» روی صحنه آمد و عنوان کرد: ایده اولیه این فیلم را من به مهرشاد خردمندی، کارگردان فیلم دادم و از ابتدا باهم کار کردیم. ایده اولیه درباره سربازی بود که مجبور میشود زیر چهارپایه یک اعدامی بزند و اجبار به انجام قتل دارد که در نهایت در پرداختهای بعدی و در اجرا به این فرم درآمد.
قطبیزاده درباره این فیلم عنوان کرد: من فکر میکنم روایت همزمان تولد و مرگ در فیلم اندکی شعاری شده است و گویی یک تصادف برساخته است. طبیعتا در فیلم این بازیگوشیها اشکالی ندارد اما به هر اندازه بازیگوشیها بیشتر شود، باورپذیری فیلم کمتر میشود. این اتفاق طرحواره خوب فیلم را به شعار تبدیل میکند. این فیلم یک آشناییزدایی از مراسم اعدام دارد که بسیار تاثیرگذار است اما پایان فیلم را دوست ندارم و میتوانست متفاوت باشد. در کل ای کاش در مرحله فیلمنامه بیشتر وقت بگذاریم و پایانبندیها بهتر شود.
کارگردان فیلم کوتاه «برنو» در این جلسه حضور نداشت.