«چند گرگ از عروسی مادرم ماهجان»: جاهطلبی بصری در تئاتری با روایت ناقص
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چند گرگ از عروسی مادرم ماهجان» به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی احسان جانمی، تلاش میکند با استفاده از ترکیبی از عناصر آئینی، فضای سوررئال، و طراحیهای بصری پیچیده، روایتی بومی و جهانی را ارائه دهد. این نمایش که به تراژدی زنی در شب عروسیاش میپردازد، با استفاده از نمادگرایی و تخیل، سعی دارد مخاطب را به دنیایی از حسرت و زیبایی ببرد. اما آیا این اثر توانسته میان روایت، فرم و تأثیر احساسی توازن برقرار کند؟
متن و روایت: غلبه ابهام بر انسجام
نوشته رضا گشتاسب با تأکید بر استفاده از زبانی شاعرانه و تخیلی، فضایی عمیقاً نمادین خلق کرده است. داستان، با تکیه بر عناصر آئینی مناطق زاگرسنشین، از لحاظ فرهنگی غنی است؛ اما همین پرداخت افراطی به نمادها و زبان رؤیاگونه باعث میشود خط اصلی داستان در میان تصاویر و استعارهها کمرنگ شود.
مخاطبی که درگیر روایت خطی است، ممکن است از گم شدن در میان نمادها و ابهامات متنی سرخورده شود. اگرچه تلاش برای جهانی کردن مفاهیم بومی ستودنی است، اما موفقیت کامل در انتقال مفاهیم عاطفی و پیام اثر، به دلیل پیچیدگیهای زبانی و ساختاری محدود میشود.
کارگردانی: زیبایی بصری در خدمت فرم یا روایت؟
کارگردانی احسان جانمی نقطه قوتی است که بیش از هر عنصر دیگری به چشم میآید. از طراحی صحنه و نورپردازی گرفته تا استفاده از جلوههای ویژه سهبعدی، ماسکسازی و قطعهسازی، نمایش در سطحی بالاتر از استانداردهای معمول اصفهان عمل میکند. هر صحنه به مانند یک تابلو نقاشی پر جزئیات و خوشرنگ است که مخاطب را به تحسین وامیدارد.
اما این زیبایی گاهی بر کارکرد اصلی اثر، یعنی روایت داستان، غلبه میکند. به نظر میرسد که بخشهایی از نمایش، بهویژه در میانههای آن، بیشتر برای نمایش تواناییهای بصری و تکنیکی طراحی شدهاند تا پیشبرد داستان. این مسئله گاه باعث میشود مخاطب به جای همراهی با احساسات شخصیتها، صرفاً به تماشاگر تصاویر زیبا تبدیل شود.
بازیگری: اجراهایی قدرتمند اما گاه اغراقآمیز
گروه بازیگری که متشکل از هنرمندان متعدد است، بهخوبی از عهده ارائه شخصیتهای نمایش برآمدهاند. مائده وحید و امیر مرادی در نقشهای اصلی، بهویژه در صحنههای احساسی و درگیریهای درونی، اجرایی تأثیرگذار دارند. بااینحال، در برخی لحظات اوج احساسی، بهویژه در صحنههایی که تراژدی در قالب مونولوگهای بلند بیان میشود، بازیها به سمت اغراق گرایش پیدا میکنند. این امر ممکن است برای بخشی از مخاطبان خستهکننده یا دور از واقعیت به نظر برسد.
طراحی صحنه و گریم: خلاقیت در اوج
یکی از مهمترین نقاط قوت این اثر، طراحی صحنه و گریم است. احسان جانمی و سعید مؤذنی با استفاده از جلوههای سهبعدی و ماسکسازی خلاقانه، توانستهاند دنیایی بومی و درعینحال فراواقعی خلق کنند. لباسها و طراحیهای بصری نیز بهخوبی از فرهنگ زاگرسنشین الهام گرفته و فضایی نمادین و شاعرانه ایجاد کردهاند.
نورپردازی و موسیقی: تکمیلکننده فرم بصری
نورپردازی ویژه و دقیق نمایش، کاملاً با فضای سورئالیستی اثر هماهنگ است. در بسیاری از لحظات، تغییرات نور و سایهها به شکلی هوشمندانه روایت داستان را همراهی میکند. موسیقی محمد عباد نیز با فضایی تخدیری و حسی، به تعمیق لحظات دراماتیک کمک میکند. بااینحال، استفاده گاه افراطی از نورپردازی ممکن است برای برخی تماشاگران خستهکننده شود و تمرکز آنها را از روایت منحرف کند.
تحلیل نهایی
نمایش «چند گرگ از عروسی مادرم ماهجان» اثری است که با تلاش برای تلفیق زیباییشناسی بصری و مفاهیم عمیق بومی، سطحی از جسارت و خلاقیت را به نمایش میگذارد. بااینحال، تأکید بیشازحد بر فرم و جلوههای بصری، گاه روایت و تأثیر احساسی اثر را تحتالشعاع قرار داده است.
برای مخاطبانی که به دنبال تجربهای هنری و متفاوت هستند، این نمایش فرصتی ارزشمند است؛ اما تماشاگرانی که انتظار روایتی سرراست و بدون پیچیدگیهای نمادین دارند، ممکن است با آن ارتباط کمتری برقرار کنند.
درنهایت، «چند گرگ از عروسی مادرم ماهجان» بهعنوان نمایندهای از تئاتر اصفهان، نشاندهنده ظرفیتهای هنری این شهر است، هرچند برای رسیدن به اثری ماندگار، نیاز به انسجام بیشتر در روایت و توازن میان فرم و محتوا احساس میشود.