پایان سرگذشت «اژدهای سرخ»؛ قاتل با جسدی بدلی خود را مرده جا زد!
دریافت
29 MB
به گزارش خبرنگار مهر، توماس هریس نویسنده آمریکایی است که با نگارش رمانهایی در ژانر دلهرهآور روانشناختی، جایگاه ویژهای در ادبیات جنایی معاصر به دست آورده است. او بیش از هر چیز با خلق شخصیت فراموشنشدنی دکتر هانیبال لکتر در ذهن مخاطبان باقی مانده است؛ روانپزشکی نابغه و جنایتکاری مخوف که مرز میان نبوغ و جنون را از بین میبرد.
شهرت جهانی هریس با رمان «سکوت برهها» به اوج رسید. پیش از آن، «اژدهای سرخ» اولین حضور لکتر را رقم زده بود و پس از آن «هانیبال» و «هانیبال برمیخیزد» نیز این شخصیت را بیش از پیش بسط دادند. هریس برخلاف بسیاری از نویسندگان همعصر خود، شخصیتهایش را صرفاً ابزار قصهگویی نمیبیند بلکه با نگاهی موشکافانه به روان انسان، مخاطب را به درون تاریکترین لایههای ذهنی شخصیتها میبرد. دکتر لکتر در آثار او، نماد تضاد درونی تمدن و توحش است؛ موجودی که هم از زیباییشناسی لذت میبرد و هم قادر است با بیرحمی تمام مرتکب وحشتناکترین جنایات بشود.
هریس در «اژدهای سرخ» از تکنیک روایت چندصدایی استفاده میکند تا خواننده را همزمان به ذهن ویل گراهام (کارآگاه افبیآی)، فرانسیس دالارهید (قاتل زنجیرهای) و هانیبال لکتر (روانپزشک نابغه و آدمخوار) ببرد. این سبک، درک عمیقی از انگیزههای تاریک جنایت ارائه میدهد و همچنین برخلاف رمانهای جنایی کلاسیک، هریس شخصیتهای شرور خود را چندبعدی و حتی دلسوز تصویر میکند. دالارهید قاتل اصلی داستان، ترکیبی از خشونت و آسیبپذیری است که تحت تأثیر کودکی سرشار از آزار شکل گرفته است. این نگاه انسانگرایانه به شر، از ویژگیهای بارز سبک توماس هریس محسوب میشود.
ایوب آقاخانی کارگردان و بازیگر تئاتر و تلویزیون در جهت معرفی ادبیات معاصر به علاقهمندان نمایشهای رادیویی اقتباسی از این رمان را در هفت قسمت کارگردانی کرده که از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است.
در این نمایش تنظیم برای رادیو توسط نعیما کرمی انجام شده است.
بازیگران این نمایش رادیویی به ترتیب ایفای نقش مهلقا باقری، رؤیا فلاحی، رضا عمرانی، علی زرینی، شهین نجفزاده، محمد عمرانی، مونا صفی، محسن بهرامی، مهرداد عشقیان، احمد گنجی و فریبا طاهری هستند.
دیگر عوامل «اژدهای سرخ» عبارتند از کارگردان: ایوب آقاخانی، گوینده: مریم نشیبا، سردبیر: آرش پارساخو، افکتور: نرگس موسیپور، صدابردار: علی حاجینوروزی و تهیهکننده: شهلا نیساری.
در خلاصه این قسمت میشنویم:
اورژانس فوراً رِبا معشوق فرانسیس را به بیمارستان میبرد. کارآگاه بازنشسته افبیآی ویل گراهام با او گفتگو میکند و اطلاعات بیشتری درباره قاتل زنجیرهای فرانسیس دالارهیلد به دست میآورد. ظاهراً او پیش از آنکه خانه را به آتش بکشد خودکشی کرده است. همه از مرگ این قاتل روانی شادکام هستند و مالی همسر گراهام با او تماس میگیرد و از او میخواهد تا به خانه پدر و مادرش بیاید تا ویلی کوچولو از داییاش دیدن کند. گراهام که فرسوده مأموریت خویش است بر رفتن به خانه اصرار میکند.
گراهام، مالی و ویلی به خانه میروند و مشغول ماهیگیری میشوند. جک کرافورد ناگاه با گراهام تماس میگیرد و به او میگوید که دالارهیلد نمرده است و جسدی که آنها در خانه او پیدا کردهاند متعلق به فرد دیگری است. گراهام شوکه میشود و در همین لحظه فریاد مالی به آسمان میرود. دالارهیلد در حیاط خانه ایستاده است و ویلی فرزند آنها را پیش خود نگه داشته است. گراهام به حیاط میرود. مالی به داخل خانه میگریزد و دالارهیلد و گراهام با یکدیگر درگیر میشوند. گراهام در آستانه مرگ و خفگی قرار میگیرد که مالی ناگاه با شلیک چند گلوله فرانسیس را میکشد. همه نجات مییابند.
ویل گراهام را که در اثر درگیری با فرانسیس دالارهیلد مجروح شده است در بیمارستان بستری میکنند. جک کرافورد به دیدن او میآید و از رمزگشایی دفترچه خاطرات این قاتل زنجیرهای خبر میدهد و گذشته تلخ او را برای گراهام آشکار میکند. کرافورد همچنین نامهای از دکتر هانیبال لکتر قاتل روانشناس را به گراهام میدهد که در آن لکتر با عباراتی پیچیده برای او آرزوی بهبود و سلامتی کرده است.
باهم قسمت پایانی از نمایش رادیویی «اژدهای سرخ» را با مدت زمان ۳۲ دقیقه و ۹ ثانیه میشنویم.