هنر > سینمای ایران

واکنشی به حذف «علت مرگ: نامعلوم»؛ پیام «پروین» مهم‌تر از بیوگرافی شاعر بود


به گزارش خبرنگار مهر، سی و چهارمین قسمت از سری جدید برنامه «هفت»، ۱۴ دی با بررسی فیلم‌های «پروین»، «علت مرگ؛ نامعلوم» و «برف آخر» از شبکه نمایش پخش شد.

در میز اول امیر قادری و رضا صدیق در حضور محمدرضا شریفی نیا و محمدرضا ورزی، «پروین» را مورد نقد و بررسی قرار دادند.

«پروین» فیلمی ژورنالیستی و کارت پستالی

رضا صدیق در ابتدای این برنامه عنوان کرد: ساخت فیلم بیوگرافی از شعرای معاصر مخصوصاً شعرای اثربخشی که در چند سال اخیر به محاق رفته‌اند، کار بسیار خوبی است. فیلم «پروین» نیز از این منظر فیلم مهمی به نظر می‌رسد. این فیلم طراحی صحنه خوبی دارد اما نکته اصلی فیلم «پروین» این است که یک فیلم ژورنالیستی و کارت پستالی است. بدین معنا که این فیلم مانند یک مطلب ژورنالیستی اطلاعاتی از زندگی این شاعر ارائه می‌کند. منظور از فیلم کارت پستالی نیز به نماهای فیلم اشاره دارد.

وی افزود: وقتی شما به سراغ شاعری می‌روید که بسیار تصویرگرا است، باید از دل شعرهای او جهان شعری شاعر را در فیلم تصویر کنید درحالی که فیلم «پروین» فاقد این فاکتور مهم است.

محمدرضا ورزی در ادامه این بخش گفت: من تجربه ساخت فیلم بیوگرافی در سینما را داشتم و سال ۸۳ فیلم «ابراهیم خلیل الله» را ساختم. در تلویزیون نیز عمده آثاری که تولید کردم در فضای بیوگرافی بوده است. درباره «پروین» هم سال ۹۳-۹۴ فیلمنامه اثر را نوشتم و از همان ابتدا با آقای شریفی نیا مشورت می‌کردم. من در فیلمنامه‌های دیگر نیز همواره نظر استاد را می‌پرسم. برای تهیه‌کنندگی فیلم «پروین» نیز احساس کردم که بهترین گزینه خود آقای شریفی نیا هستند زیرا در زمینه شعر و مخصوصاً پروین اعتصامی فهم و مطالعه دارند. اینکه ما پروین اعتصامی را به شکل یک بیوگرافی و با فراز و فرودهای مختلف نگاه کنیم، برای ما مهم نبود بلکه تاثیر یک زن شاعر در جامعه ایرانی از دیروز تا امروز مدنظر ما بود.

وی تاکید کرد: اصولاً آثاری که من تولید می‌کنم پیامی برای جامعه امروز دارند. من ارادت قلبی به خانم پروین اعتصامی دارم و اشعار ایشان در زندگی همه ما جاری است. اشعار پروین از دل جامعه سروده شد و حرف دل جامعه بود. ما در فیلم «پروین» دنبال ساخت بیوگرافی صرف نبودیم بلکه پیام فیلم برایمان مهم‌تر بود.

آمادگی برای ساخت سریال پروین اعتصامی

شریفی نیا درباره همکاری با محمدرضا ورزی بیان کرد: من پیش از این چند فیلمنامه خوانده بودم از کسانی که قرار بود فیلم و سریال «پروین» را بسازند. فیلمنامه آقای ورزی از باقی آثار بهتر بود. این سوژه قابلیت ساخت سریال را دارد. زندگی پروین فراز و نشیب زیادی دارد زیرا از امکاناتی بهره‌مند بوده است که کمتر کسی به آن توجه می‌کند. در جامعه آن زمان مساله زن موضوع جامعه است و توجه به زنی که مجبور است در جامعه و محیط‌های مردانه خودش را اثبات کند، جالب است. او طلاق عجیبی داشته است و ارتباطش با ملک الشعرای بهار، دهخدا و … بسیار قابل توجه است. افتخار من بود که نقش پدر پروین را بازی کردم البته ابتدا دوست نداشتم که نقشی بازی کنم اما آقای ورزی اصرار کردند. پروین در کنار چنین پدر و خانواده‌ای رشد کرده است. درواقع جهان شعری پروین اعتصامی بسیار متاثر از کتاب‌هایی است که پدرش ترجمه کرده است. در فیلم «پروین» نگاه شما نسبت به این شاعر دگرگون می‌شود.

وی تاکید کرد: من می‌خواهم پروین اعتصامی را با عباس کیارستمی مقایسه کنم؛ کیارستمی در سینما به جزییات بسیار ریز توجه کرد مانند فیلم «خانه دوست کجاست؟» پروین اعتصامی نیز در اشعارش به جزییات زیادی دقت کرده است مانند گفتگوی سگ گله با گرگ یا رابطه میان سیر و پیاز. من به کسانی که اهل شعر و ادب هستند توصیه می‌کنم اشعار پروین اعتصامی را مطالعه کنند. خود من آمادگی این را دارم که یک سریال ۱۰ قسمتی از زندگی پروین اعتصامی بسازم. ما می‌خواستیم این کار را بکنیم اما خواستیم که فیلم را به جشنواره فجر برسانیم.

حاکم بودن روح دهه شصت بر «پروین»

امیر قادری در این بخش بیان کرد: در سال‌های اخیر بخشی از بهترین فیلم‌های جهان بیوگرافی بوده‌اند که فیلم‌های موفقی هم شده‌اند. کارگردانی آقای ورزی بخش مثبت فیلم است اما روح سریال‌های دهه شصتی بر فیلم حاکم است یعنی در گذشته تصوراتی وجود داشت که آدم‌های خوب آرام صحبت می‌کنند، آرام راه می‌روند، آدم‌های کراواتی آدم‌های بدی هستند و …. تصور فیلم از جامعه، آدم‌های خوب و بد، شعر و شاعری و … بسیار قدیمی است. همچنین بازی شخصیت‌ها نیز مصنوعی است.

محمدرضا شریفی نیا عنوان کرد: زمان این فیلم برای سال‌ها پیش است. پدر پروین هم کراوات می‌زد اما آدم خوبی بود. من چنین نگاهی را قبول ندارم.

این «پروین» دوست داشتنی نیست!

قادری بیان کرد: بزرگترین ضربه فیلم چهره پردازی آنتی سمپات پروین است. شخصیت فیلم نه تنها شبیه پروین اعتصامی نیست بلکه حتی چهره دوست داشتنی نیز ارائه نمی‌کند.

ورزی درباره بازیگران فیلم بیان کرد: من مخالف هستم که بازیگران مصنوعی بازی کرده‌اند زیرا در دورخوانی‌ها سعی کردیم که بازیگران مانند زندگی معمولی خودشان بازی کنند. بازیگران زیادی برای نقش پروین اعتصامی کاندید بودند که خداوند را شاکرم این قسمت نصیب من شد تا با مارال بنی آدم همکاری کنم. من معتقدم که بازیگر باید نقش را مهندسی کند و مارال بنی آدم در «پروین» همین کار را انجام داد. خود آقای شریفی نیا نیز به خوبی در نقش پدر پروین ظاهر شدند. به عقیده من هرکدام از بازیگران در این فیلم بهترین خودشان بودند.

ورزی گفت: جالب است بدانید که انتخاب ملیکا شریفی نیا برعهده خود من بود و او صد خودش را در این نقش گذاشت. نقش پدر پروین را هم من برای آقای شریفی نیا نوشته بودم.

وی در پاسخ به امیر قادری عنوان کرد: دهه شصت در عرصه فیلم و سریال یک دهه درخشان است و اگر برخی آثار تولید نمی‌شدند نسل ما سردرگم می‌شد. من نسلی بودم که با این آثار بزرگ شدم و اتفاقاً خوب است که ما تحت تاثیر این قدم‌ها قرار بگیریم.

تبلیغات منفی علیه محمدرضا ورزی

شریفی‌نیا در پایان گفت: من در زمینه تاریخ کنار آقای ورزی بوده‌ام و دیده‌ام که بدون تحقیق هیچ کاری نمی‌کنند اما تبلیغات منفی علیه ایشان بسیار است. من با جان و دل در کارهای بعدی ایشان نیز کنارشان هستم زیرا مانند یک تهیه‌کننده در کار تلاش می‌کند و دلسوز است.

واکنشی به حذف «علت مرگ: نامعلوم»؛ پیام «پروین» مهم‌تر از بیوگرافی شاعر بود

چرا «علت مرگ؛ نامعلوم» از بخش مسابقه فجر حذف شد؟

در میز دوم، جواد طوسی و رضا صدیق فیلم «علت مرگ: نامعلوم» به کارگردانی علی زرنگار را نقد کردند.

بهروز افخمی در ابتدای این بخش گفت: من به عنوان عضو کمیته انتخاب جشنواره فیلم فجر چند سال پیش این فیلم را تماشا و از حرفه‌ای بودن آن حیرت کردم. علی‌رغم تلاش ما به دلایل نامعلوم این فیلم در بخش مسابقه شرکت نکرد و وقتی چنین فیلمی از جشنواره فیلم فجر بیرون می‌ماند به اعتبار رویداد لطمه وارد می‌شود نه فیلم.

جواد طوسی در ادامه عنوان کرد: یکی از موارد کلیدی عرصه فرهنگ و هنر ما نگاه سلیقه‌ای و دوره‌ای است. واقعاً چرا چنین فیلم‌هایی ۳-۴ سال از اکران محروم می‌شوند؟ چه بسا اگر این فیلم همان زمان اکران می‌شد با مخاطبان خودش بیشتر ارتباط برقرار می‌کرد.

وی عنوان کرد: آقای علی زرنگار اساساً تصویر و نگاه متفاوتی را نسبت به رئالیسم در سینمای ایران ارائه کرده است. رئالیسم همواره در سینما نگاه نکبت و بدبختی دارد درحالی که رئالیسم می‌تواند خصایص انسانی را هم دربر داشته باشد. زرنگار در این فیلم نگاه چندوجهی به آدم‌ها داشته است. این جزئی‌نگری در فیلمنامه یکی از نکات مثبت فیلم است.

«علت مرگ: نامعلوم» یک فیلم تمام عیار است

صدیق بیان کرد: من فیلم شریف «علت مرگ: نامعلوم» را یکی از استانداردترین‌، بومی‌ترین و اخلاق‌گراترین فیلم‌های چندسال اخیر سینما می‌دانم. انسجام فیلمنامه به قدری تنیده درهم است که همه گره‌ها و اتفاقات به درستی کنارهم چیده شده است. این فیلم سیاست‌زده نیست و مخاطب را با چالش‌های جدی مواجه می‌کند. همه بازیگران این فیلم خوب هستند. به نظرم آفت این فیلم این است که با نمادشناسی سراغ آن برویم. من از تماشای این فیلم بسیار لذت بردم و اذیت شدم و یکسری لحظات چشمگیر هم دارد. میزانسن‌ها بسیار خوب و تمیز چیده شده است اما یکی از اضافه‌کاری‌های فیلم قصه دختر و پسری بود که قصد مهاجرت داشتند.

وی افزود: ما در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که دست‌های پشت پرده یک فیلم ازجمله تبلیغات باعث ماندگاری کوتاه مدت آن می‌شوند. «علت مرگ: نامعلوم» این امکانات را ندارد و بازیگر چهره خاصی هم ندارد. امیدوارم به حق خودش در سینما برسد.

افخمی تاکید کرد: این فیلم در سینما ماندگار می‌شود و به مرور زمان مخاطب خودش را پیدا می‌کند.

صدیق بیان کرد: لایه پنهان فیلم علیه نگاه ضدنژادپرستی است و مخاطب را در یک تصمیم همراه با شخصیت‌های فیلم می‌کند.

در بخش دیگری از برنامه بهروز افخمی گفت: فکر می‌کنم فیلمنامه و پایان فیلم به قدری خوب بود که من دوست داشتم مانند یک سریال ادامه داشته باشد.

رضا صدیق تصریح کرد: تنها شخصیتی که در این فیلم وجود دارد جنازه است و باقی شخصیت‌ها تیپ‌هایی هستند که کاراکتر دارند و ما با شمایی از زندگی آن‌ها آشنا می‌شویم. این ویژگی بسیار تیزهوشانه و سخت است.

طوسی گفت: آقای زرنگار با وحید جلیلوند نیز ۲ همکاری بسیار خوب داشته است. به همین دلیل می گویم باید به این سینمای مستقل بها داد زیرا می‌تواند رشد و نمو داشته باشد.

رضا صدیق تاکید کرد: فیلم مستقل باید واقعاً مستقل باشد یعنی هم از پول‌های ارگانی و هم از نگاه روشنفکری مستقل باشد. در همکاری‌های قبلی علی زرنگار فقر بسیار اگزوتیک و چرک نشان داده شده است اما در فیلم «علت مرگ: نامعلوم» این ویژگی وجود ندارد و فقر حقارت بار نیست بلکه افراد فقیر بسیار عزت نفس دارند. اولین سوال من در چندسال گذشته از فیلم‌هایی که با گویشی خاص یا در یک منطقه جغرافیایی ساخته می‌شوند، این بود که این گویش چه کمکی به فیلم می‌کند؟ در فیلم «علت مرگ: نامعلوم» لهجه کرمانی و صحرای کرمان بسیار درست انتخاب شده است زیرا داستان کاملاً با منطقه جغرافیایی گره خورده است. این نکته را بگویم که صحنه تشییع جنازه در این فیلم بسیار مرگ آگاهانه بود و به مخاطب تلنگر می‌زند.

واکنشی به حذف «علت مرگ: نامعلوم»؛ پیام «پروین» مهم‌تر از بیوگرافی شاعر بود

ریتم کند «برف آخر» قابل درک نیست

همچنین در ادامه این قسمت از برنامه فیلم «برف آخر» نیز با حضور آرش خوشخو و محمد قربانی نقد و بررسی شد.

خوشخو در ابتدای این برنامه بیان کرد: من از امین حیایی بازی بد ندیده‌ام و او بازیگر بسیار حرفه‌ای و متواضعی است. ریتم کند فیلم «برف آخر» برای من یک نکته منفی است و دلیل آن را نمی دانم. در فیلم‌های فردی مانند نوری بیلگه جیلان ریتم کند است اما طبیعت در راستای فیلم قرار می‌گیرد و آزاردهنده نیست. «برف آخر» فیلم بسیار خوب و غافلگیرکننده ای است. من خودم با مساله حفاظت از حیوانات وحشی مشکل دارم و این فیلم را دوست داشتم. «برف آخر» فیلمنامه خیلی خوبی دارد اما شخصیت لادن مستوفی کمی ضعیف است.

قربانی در ادامه گفت: «برف آخر» به سبک فیلم‌های مدرن نزدیک شده است اما ریتم کند و نوع قاب‌بندی کافی نیست برای اینکه ما یک فیلم درست و حسابی در سبک مدرن داشته باشیم. به طور مثال فیلم «سفر به ایتالیا» یک فیلم مدرن بسیار خوب است. متاسفانه ما یک مدل نقد در سینمای ایران داریم که این نوع فیلم‌ها را بسیار تحویل می‌گیرد. به عقیده من تنها نکته مثبت «برف آخر» فیلمبرداری اثر است و فیلمنامه و کارگردانی ایرادات جدی دارند.

افخمی عنوان کرد: به نظر می‌رسد که فیلمساز از موضع مدرن و کسی که در شهر زندگی کرده است به این فیلم و طبیعت می‌پردازد. به طور مثال گرگ در این فیلم به عنوان بخشی از طبیعت و محیط زیست تصویر نشده است بلکه نگاهی علمی به طبیعت و محیط زیست در فیلم وجود دارد.

«علت مرگ: نامعلوم» هرگز توقیف نشده

افخمی عنوان کرد: از طرف سعید مستغاثی یکی از اعضای شورای پروانه نمایش پیغامی رسیده است که ایشان تذکر دادند فیلم «علت مرگ: نامعلوم» هرگز توقیف نشده است. من فکر می‌کردم فیلم در این چندسال طبق معمول مشکل پخش داشته و منتظر شرایط مناسبی برای اکران بوده است.

قربانی درباره فیلمنامه «برف آخر» گفت: فیلمنامه فیلم اصلاً خوب نیست و مشکل دیالوگ نویسی دارد و برخی دیالوگ‌ها در برخی موقعیت‌ها عجیب می‌شود. ما یک قصه فرعی در فیلم داریم که گم شدن دخترک است اما نمی‌تواند با قصه اصلی همگن شود. اهالی روستا نیز حضور تزئینی در فیلم دارند.

خوشخو عنوان کرد: به نظر من در مقابل گل درشت بودن برخی صحنه‌ها و دیالوگ‌ها اما صحنه‌ها و جزییات خوبی نیز در فیلم وجود داشت.

قربانی تاکید کرد: سینمای هنری هم خودش تبدیل به یک ژانر شده است. این نوع فیلمسازی قرار بود زمانی خودش در مقابل سینمای متعارف بایستد اما امروزه سینمای هنری المان‌هایی پیدا کرده است. اینگونه فیلم کُند با دیالوگ‌های کم ساختن خیلی پز دادن ندارد و بهتر از فیلمسازان سراغ قصه گویی هم بروند.

«برف آخر» فیلمی بدون مخاطب

خوشخو بیان کرد: به نظرم این فیلم مزایای خوبی هم داشت و ما را به جغرافیای خاصی برد که من ندیده بودیم. این مساله خوب است که کارگردانان جوان ما به شهرها و جغرافیاهای مختلف می‌روند. یکسری فیلم‌ها در سینمای ایران جود دارد که بی مخاطب هستند. در این فیلم‌ها از ابتدا فیلمساز می‌داند که فیلمش مخاطب ندارد. فیلم «باغ کیانوش» و «علت مرگ؛: نامعلوم» نیز از آن دست فیلم‌هایی است که کارگردان از ابتدا مخاطبش را می شناخته و مدنظر داشته است اما «برف آخر» از آن دست فیلم‌هایی است که بی مخاطب ساخته می‌شوند.

بهروز افخمی در پایان گفت: ما در ۲ هفته آینده برنامه نخواهیم داشت و از ۵ بهمن با مقدمه‌ای بر جشنواره فیلم فجر مجدد کار را آغاز می‌کنیم. در طول ایام جشنواره نیز هر روز برنامه خواهیم داشت.

این قسمت از برنامه «هفت» به زنده یاد ژاله علو تقدیم شد.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا