هنر > سینمای ایران

معاوضه شرف با نوکری مساوی است با «تاکسیدرمی»



به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی «تاکسیدرمی» نخستین اثر محمد پایدار است که با حمایت باشگاه سینمای سوره تولید و به جشنواره فیلم فجر راه یافته است. این فیلم سینمایی در اکران جشنواره‌ای خود توانسته بار دیگر ستم و ظلم درباریان و خانواده پهلوی به ایران را روی پرده نقره‌ای به نمایش گذارد و از این حیث با ایام الله و دهه فجر سنخیت دارد.

این گروتسک به تلاش عبدالرضا برادر ناتنی محمدرضا پهلوی اشاره دارد که در روزهای منتهی به انقلاب و دقیقا زمانیکه مردم آگاهانه برای براندازی حکومت به خیابان‌ها آمده‌اند سعی در فرار از ایران دارد. او برای تحقق این هدف به تمام سفارتخانه‌ها می‌رود؛ غافل از اینکه دیگر کشورها موقعیت خود را برای پناه دادن خانواده شاه به خطر نمی‌اندازند. او دست خالی بر می‌گردد و از اضطراب محاکمه به دست مردم به هر ریسمانی چنگ می‌اندازد.

«تاکسیدرمی» کمدی تلخ با چاشنی فضای سوررئال است که اگرچه در صحنه‌هایی از فیلم مخاطب را می‌خنداند اما در نهایت تلخی ناشی از تصمیمگیری عبدالرضا را در ذهن و چشم تماشاگر ثبت و ترسیم می‌کند.

شخصیت اصلی داستان برگرفته از کاراکتری واقعی است اما دیگر موضوعات طرح شده در این فیلم هیچکدام مابه ازای بیرونی ندارند و صرفا داستان با تلاش عبدالرضا برای فرار از دست مردم ادامه پیدا می‌کند. او رهایی از اعدام را در گرو صید گوزن ایرانی برای صهیونیست می‌یابد و به همین دلیل هم با دو مامور موساد راهی دشت ناز ساری می‌شود تا با شکار گوزن زرد برای زنده ماندن راهی باز کند. او در جایی از فیلم می‌گوید «حیوونی که شکار میشه، یه راه داره برای اینکه بعد مرگش تو این دنیا بمونه. اون راه چیزی نیست جز تاکسیدرمی شدن و کی می‌دونه حیوونا دوست دارند بمونند یا تاکسیدرمی شن. انتخاب من که معلومه…»

در بخشی از فیلم شاهد عدم پذیرا بودن سفارتخانه‌ها از خانواده دربار هستیم که عدم جایگاه و اعتبار در سطح جهانی این خاندان را یادآوری می‌کند. از سویی دیگر در این فیلم خانواده از هم گسسته پهلوی را می‌بینیم که برادر اجازه خروج از کشور را به عبدالرضا نداده و وقتی برادر ناتنی، کشوری برای پناه گرفتن نمی‌یابد، به هر دروغی متوسل می‌شود اما در نهایت همسر عبدالرضا که پری نام دارد به شوهر خود می‌گوید «تا وقتی با توییم این دنیا برامون جا نداره.»

در صحنه‌های مختلف از فیلم کاراکتر خیالی عبدالرضا مدام انسانیت را به او یادآوری می‌کند و به ریشه کلمه انسان اشاره می‌کند و در جایی از او می‌پرسد «عبدالرضا میدانی انسان یعنی چه؟ انسان یعنی نسیان و نسیان یعنی فراموشی» او در جای دیگر باز همین سوال را مطرح می‌کند و این‌بار می‌گوید «انسان یعنی انس. انسان به هرچه انس پیدا کند یکسری چیزها را فراموش می‌کند». او همچنین در صحنه‌ای دیگر تاکید می‌کند که آدم‌ها شبیه چیزی می‌شوند که با آن انس می‌گیرند و به عبدالرضا ‌می‌گوید با چیزی انس نگیر.

در این فیلم محمد پایدار ضمن نشان دادن بخشی از تظاهرات مردمی و یک‌صدایی آنها در بهمن ۵۷، از شهرهای مختلفی می‌گوید که حالا برای اهل دربار ناامن شده‌اند.

در نهایت آدم‌هایی که در لباس ناجی و دوست و به قصد غارت ایران با فرزند پهلوی همراه شده ‌بودند، سودجویانه از عبدالرضا پهلوی سواستفاده کردند؛ عبدالرضایی که در پی معاوضه شرف با نوکری بود باز هم از فرار مردم جاماند و برای خیانت به میهن تاکسیدرمی شد.

فضای تصویر شده در این فیلم فانتزی است و مخاطب را با جلوه‌هایی مواجه می‌کند که بتوان گفت همانقدر که ریتم و ضرباهنگ فیلمنامه از نقاط قوت «تاکسیدرمی» است، جلوه‌های ویژه رایانه‌ای آن ضعیف بوده است.

حضور مجید صالحی، هادی کاظمی، آناهیتا درگاهی، حسن معجونی، بیژن بنفشه‌خواه، فرزین محدث، هدیه حسینی‌نژاد، علیرضا مسعودی، جواد خواجوی و آتوسا کلانتری یکی از نکاتی است که مخاطبان را برای دیدن این فیلم ترغیب می‌کند. بازیگران «تاکسیدرمی» متناسب با قصه انتخاب شده‌اند و از آنجا که با سینمای کمدی آشنا هستند و تجربه این ژانر را دارند با توانایی خود موفق شده‌اند تا حدی در پیشبرد داستان و خسته‌کننده نشدن فیلم به محمد پایدار کمک کنند.

مفهوم و پیامی که پایدار در پس این فیلم با مخاطب در میان گذاشته، نشانگر این است که «تاکسیدرمی» صرفاً به دنبال خنداندنِ تماشاگر نیست بلکه سعی کرده از دلِ فانتزی و طنز به عدالت و انسانیت بپردازد و از همین حیث جزو فیلم‌های مورد علاقه از نگاه مخاطب است.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا