فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات

مستقیم‌گویی باعث از دست دادن مخاطب می‌شود؛ آثارم عاری از شخصیت‌های زن هستند



خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: رمان «مه و دود» اثری در ژانر حماسی است که نویسنده در آن تاریخی درهم تنیده و غیرشعاری از زمان دوران شاه و اصلاحات ارضی که منجر به انقلاب اسلامی می‌شود را روایت کرده است. در حقیقت دغدغه نویسنده اثر سجاد خالقی، به تصویر کشیدن یک واقعه تاریخی در شهریور ۱۳۲۰ برای مخاطب نوجوان خارج از چارچوب کلیشه‌ای و تاریخ‌گونه است. اثر شامل دو دفتر است؛ دفتر اول با نام «آدمکش‌ها» از زبان راوی، سه نفر با مهارت‌هایی هیجان‌انگیز معرفی می‌شوند و در دفتر دوم با عنوان «من» به اتفاقات مهم دوران پهلوی می‌پردازد.

این‌اثر ۱۴۰ صفحه‌ای که در دوازدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب رتبه نخست را دریافت کرده، هفت‌بار توسط نشر مهرستان روانه بازار چاپ شده است.

به همین بهانه با سجاد خالقی نویسنده این کتاب به گفتگو پرداخته ایم.

مشروح این گفتگو در ادامه می‌آید؛

* آقای خالقی از آنجا که بین عنوان و متن یک اثر ارتباط وجود دارد هریک از واژگان «مه» و «دود» به چه امری در داستان اشاره دارند؟

داستان «مه و دود» دو وجه دارد؛ یک وجه آن مرتبط به منطقه‌ای است که اتفاقات داستان در آن رخ می‌دهد که آبشار بزرگی است که وقتی قطرات آب به‌سمت پایین سرازیر می‎شوند حالت مه یا دود ایجاد می‎شود به همین خاطر اهالی به آن منطقه و آبشار می‌گویند «آبشار تنگه زندان» که به زبان بختیاری می‌شود «کِرودیکُن» و در زبان فارسی می‌شود «مه و دود». وجه دیگر اینکه قهرمان‌های داستان، در همان منطقه و در همان فضای مه‌آلود ساکن هستند و وقتی که از آن منطقه خارج می‌شوند با فضای پر از دود جنگ جهانی دوم مواجه می‌شوند.

* ایده و موضوع رمان از کجا به ذهن‌تان رسید؟

بخش زیادی از این ایده مربوط به بوم منطقه بود و یک مسئله‌اش مسئله مبتلابه همه مردم یعنی مواجهه شدن با ترس‌ها و فرار نکردن از اتفاقی است که به‌سمت آنها هجوم آورده و آنها چاره‌ای ندارند جز ایستادن و جنگیدن. و این ایده اولیه من بود برای نگارش این اثر.

* چرا بستر و منطقه جغرافیایی شهرکرد را انتخاب کردید؟ به‌خاطر زادگاهتان و علاقه شخصی به این شهر است یا به دلیل عقبه تاریخی و نقش و تأثیر آن در واقعه انقلاب؟

هر دو مورد. منطقه داستان، منطقه بکری بود که از موقعیتش در داستان استفاده کردم چراکه من خیلی علاقه‌مند به نوشتن از طبیعت و بوم منطقه خودم هستم و برای مخاطب هم جذاب است و هم اینکه داستان در این منطقه بهتر و راحت‌تر شکل می‌گرفت و منظور من را بهتر می‌رساند. در رابطه با عقبه تاریخی داستان باید بگویم که یک عقبه ملی است و به طور مستقیم مرتبط نیست و من فقط می‌خواستم از جغرافیای این مکان برای اتفاقات داستان استفاده کنم.

* هنگام خلق اثر برای نوجوانان، بیشتر به چه امر یا اموری توجه دارید؟

مسئله نوجوان با بزرگسال خیلی متفاوت است و معمولاً فلسفه غنی و عمیقی که برای بزرگسال استفاده می‌شود نباید برای نوجوان به کار برود. البته نوجوان امروز خیلی باهوش و جلوتر از زمانه خودش است. ولی این باعث نمی‌شود که من نویسنده اثر فراتر از سنش خلق کنم. در واقع ما سعی می‌کنیم که برای نوجوان امروز داستان‌های اکشن و هیجانی و داستان‌هایی که پاسخگوی سؤال‌های آنها در مورد زندگی است را خلق کنیم. و یا حتی برای خلاءهای ذهنی نوجوان که به‌واسطه محتوای کتب خارجی ترجمه شده برای او ایجاد شده، داستان خلق کنیم.

* با نوشتن این اثر قصد داشتید مخاطب نوجوان را با چه وجهی از انقلاب و حکومت پهلوی آشنا کنید؟

مسئله کتاب فقط مسئله انقلاب و حکومت پهلوی نیست. مسئله اصلی کتاب حضور بیگانگان و جنگ جهانی دوم و از هم پاشیدن ارتش آن موقع ایران است. اینکه اگر کشوری در مقابل هجوم دشمن مقاومت نکند، می‌پاشد. در لایه‌های بعدی به مسئله حکومت پهلوی پرداختم. من معتقد هستم که مستقیم‌گویی در یک اثر و برخورد سطحی با یک موضوع سبب از دست دادن مخاطب خاصه نوجوان می‌شود. به همین خاطر اصلاً اصراری ندارم که بگویم رمان من صرفاً برای نشان دادن حکومت پهلوی و دوران انقلاب است. ما اگر بتوانیم موضوع اصلی داستان را در لفافه و به طور عمیق و ریشه‌ای و در قالب یک کار هنرمندانه خلق کنیم، مخاطب آن را دوست داشته و می‌خواند. اما اگر بخواهیم شعارزده و کلیشه‌ای کار کنیم، اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد.

* شما در کارهایتان گرایش خاصی به تاریخ، مخصوصاً تاریخ انقلاب و پیش از آن دارید، این علاقه از کجا آمده است؟

در کل تاریخ برای نویسنده‌ها یک بستر مهمی است. هرچند من از یک جایی به بعد سعی کردم از بحث تاریخ فاصله بگیرم و بیشتر به مباحث آینده و پیش‎رو بپردازم. چون تا حدی باید درباره تاریخ گفته و شنیده شود که برای مخاطب قابل اهمیت، نو و جذاب باشد. و همچنین از یک جایی بعد باید نگاهمان به آینده کشور و دنیا باشد چون اگر فقط بخواهیم به گذشته نگاه داشته باشیم، از آینده و مسائل روز عقب می‌مانیم.

* در این‌رمان شما، می‌توان راوی را که اردشیر نام دارد و نوجوانی پر شرو شور است، نمادی از ایران دانست؟

اردشیر نماینده و نماد بخشی از جامعه کم سن و سال ایران است که دارد یک دوره تاریخی مهم یعنی جنگ جهانی دوم را پشت سر می‌گذارد. در کل ایران با وجود اینکه اعلام بی‌طرفی کرده بود و نمی‌خواست که وارد این جنگ شود اما به یکباره و ناخواسته درگیر جنگ جهانی دوم شد.

در واقع با به تصویر کشیدن این برهه تاریخی از ایران توسط اردشیر می‌خواستم این پیام را به نسل نوجوان امروز برسانم که اگر آدمی سرش را زیر برف کند و در صدد رصد کسب اطلاع از مسائل روز کشورش و مسائل جهان نباشد، نه تنها از دنیا و زندگی عقب می‌افتد که مهم‌تر از آن مورد هجوم دشمنان داخلی و خارجی قرار می‌گیرد، پس باید مدام حواسمان به تکنولوژی و مسائل روز دنیا باشد.

* پاورقی‌های کتاب کامل و به اندازه نیستند. شاید بهتر بود توضیحاتی درباره مکان‌ها و مشخصات‌شان می‌آوردید. نه؟

تنها مکانی که در از آن در داستان نام بردم، تنگه زندان است که یک منطقه بکر و تقریباً دور افتاده‌ای است. شاید که بنا بر فرمایش شما بهتر بود که در قالب یک پاورقی توضیحی در مورد آن مکان داده می‌شد اما من قصد داشتم که بنابر اصل سفیدخوانی، خود مخاطب نوجوان به دنبال کشف معنا و مشخصات آن مکان برود چراکه لذت کشف و شهود برای مخاطب نوجوان اهمیت زیادی دارد.

* راستی داستان شما،‌ شخصیت زن ندارد. این‌ویژگی علت و دلیل خاصی دارد؟

کل نوشته‌هایم تا الان، عاری از جنس مؤنث هستند. در واقع نمی‌توانم شخصیت مؤنث را در آثارم دربیاورم. چون در بیشتر ایده‌هایی که برای داستان‌ها به ذهنم می‌رسد خیلی جنس مؤنث حضور ندارند.

البته در چند اثر مثل «مردهای مرز شرقی»، جنس مؤنث حضور و نقش محوری داشت. اما در کل چون محتوای اکثر داستان‌هایم جنگی است و داستان در فضای مردانه و خشن شکل می‌گیرد، غالب کارها به این سمت پیش می‌رود که شخصیت‌ها مرد باشند. و دیگر اینکه آنچه هستم و به ذهنم می‌آید را می‌نویسم و اگر آنچه را که در فضای ذهنی من نیست و بخواهم به زور خلقش کرده و وارد داستان کنم، مسلماً کار خوبی نخواهد شد. چراکه در این صورت شخصیت‌های زن داستان، نقشی سطحی و عروسک‌گونه خواهند داشت.

* کتاب شما در ژانر نوجوان است. بهتر نبود برای جذب مخاطب، از تصاویر استفاده می‌کردید؟

یک‌سری داستان مثل داستان مصور یا مانگا یا کمیک استریپ داریم که در آنها از تصاویر استفاده می‌شود. ولی در کار جدی معمولاً تصویر استفاده نمی‌شود. ضمن اینکه استفاده از تصویر هزینه کتاب را بالا می‌برد چراکه کار چاپ و طراحی تصویر گران است و این امر قدرت خرید مخاطب را پایین می‌آورد.

* در حال حاضر مشغول انجام کار روی چه‌اثری هستید؟

فعلاً در حال تحقیق اثر جدید هستم. اما در حال حاضر یک مجموعه رمان سه جلدی به نام «بازگشت به اعماق» دارم که مجوز گرفته و نشر قدیانی دارد چاپ می‌کند؛ یک مجموعه آخر زمانی درباره کمبود آب و خشکسالی است که امیدوارم به نمایشگاه کتاب امسال برسد.

الهام قاسمی



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا