فرهنگی و هنری > فرهنگ عمومی

زندگی؛ معجزه‌ای که با روزمرْگی هدر می‌رود


مهناز رونقی – مستندساز، عکاس و دکترای علوم ارتباطات – در بخش اول گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا، ضمن تعریف مفهوم «زیبایی‌شناسی در زندگی روزمره» به مباحثی از جمله نقش شهر در زیبایی‌شناسی زندگی روزمره، ضرورت دست برداشتن از مقدس‌انگاری هنر، پرهیز از پوپولیسمِ واگیردار و… پرداخت. او حالا و در بخش دوم این گفت‌وگو تاکید می‌کند که زندگی یک معجزه است که نباید به سرعت آن را تمام کرد و باید کوشید تا روزمَرّگی‌هایمان تبدیل به روز مَرگی نشوند.

بیشتر بخوانید:

اگر همه غُر می‌زنند ما هم باید غُر بزنیم؟

چرا انقدر شبیه به هم شده‌ایم؟

رونقی با بیان اینکه دو نوع زیبایی‌شناسی فراگیر و زیبایی‌شناسی شخصی وجود دارد، تاکید می‌کند: البته به طورکلی هر دو بخش باید وارد زندگی روزمره شود. زیبایی‌شناسی شخصی یعنی سبک‌مند کردن زندگی‌هایمان. چند درصد افراد سبک زندگی مشخص و با امضای خودشان را دارند؟ این موضوع نیازمند یک بینش دقیق است. جامعه به طبقات مختلف تقسیم‌بندی می‌شود، اما وقتی از یک امر جدید صحبت می‌کنیم باید از یک ذهن جدید هم در میان طبقات مختلف صحبت کنیم. آنچه که بنده می‌بینم یک انبوه خلقِ سرایت‌پذیر است به شکلی که با تاثیرپذیری همه افراد تصمیم‌ می‌گیرند غمگین باشند،‌ عصبانی باشند و … درصورتی که تاثیر هر ماجرایی بر افراد متفاوت است. به عنوان مثال یک فرد وقتی غمگین می‌شود بیشتر کار می‌کند و یک فرد وقتی غمگین می‌شود حالت‌هایی از افسردگی را تجربه می‌کند؛ اما چرا انقدر شبیه به هم شده‌ایم؟ به نظر بنده این امر ناشی از این است که همه چیز در سطح رخ می‌دهد و اتفاقات به شکل عمیق جریان ندارند. زیبایی اشکال مختلفی دارد، زیبایی مفهومی پویا است که در زمان، مکان و اذهان گوناگون متفاوت است. زیبایی‌شناسی حتی در گفتمان شرق و غرب نیز متفاوت است.

زندگی؛ معجزه‌ای که با روزمرْگی هدر می‌رود

زندگی یک معجزه است؛ به سرعت آن را تمام نکنید!

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه برای ورود به موضوع زیبایی‌شناسی سبک زندگی باید از موضوعات شخصی شروع کرد، می‌گوید: در مرحله دوم هم باید کارهای میان‌گروهی و در نهایت مباحث جمعی پیگیری شود. مشکل این است که زندگی مدرن آنقدر به افراد شتاب داده است که عادت‌ها و تکرار را زندگی می‌کنند. برای خلاقانه کردن این زندگی باید کمی تامل و درنگ کرد. گاهی حتی حواس پنج گانه ما به خاطر عادت از بین رفته است، چه برسد به حس زیبایی‌شناسی. درصورتی که اگر این احساس فعال باشند این امکان وجود دارد که در همه چیز بتوان زیبایی را پیدا کرد و به این ترتیب اساس نوع زندگی‌هایمان تغییر می‌کند و بیشتر متوجه می‌شویم که زندگی یک معجزه است و نباید به سرعت آن را تمام کنیم؛ باید تمام لحظات زندگی را درک کنیم.

وقتی یک خستگی مداوم در جانمان بنشیند و مدام کارهایی که دوست نداریم را تکرار کنیم، بعد از مدتی برایمان ملال‌انگیز می‌شود و پس از آن هم روز مرّگی‌هایمان به روز مَرگی تبدیل می‌شود؛ یعنی روزها را می‌کُشیم و عمرمان به سر می‌آید.

او درباره نقش حاکمیت و دولت‌ها در توسعه مفهوم زیبایی‌شناسی در زندگی روزمره نیز معتقد است: بیشتر حوزه آموزشی اهمیت دارد که از خانه شروع شده و تا مرحله آموزش عالی ادامه پیدا می‌کند. چقدر به فرزندانمان زندگی کردن را می‌آموزیم؟ زندگی کردن با ساده‌ترین چیزها امکان پذیر است، به شرط اینکه بلد باشیم زندگی کنیم. زیبایی‌شناسی در زندگی روزمره کاملا تربیتی است و باید از کودکی یاد بگیریم که زندگی زیباست. اگر مادارن خوشبختی نباشیم نمی‌توانیم فرزندان خوشبختی داشته باشیم و این روند از همین موارد کوچک شروع می‌شود تا به مراحل بالاتر برسیم.

روز مَرگی یا روزمرّگی؟ مسئله این است!

رونقی در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان زندگی روزمره را به اثر هنری تبدیل کرد تا از روندی معمولی و یکنواخت فاصله بگیریم، می‌گوید: وقتی یک خستگی مداوم در جانمان بنشیند و مدام کارهایی که دوست نداریم را تکرار کنیم، بعد از مدتی برایمان ملال‌انگیز می‌شود و پس از آن هم روزمرّگی‌هایمان به روز مَرگی تبدیل می‌شود؛ یعنی روزها را می‌کُشیم و عمرمان به سر می‌آید. روزمرِّگی اصلا بد نیست و خیلی‌ها دچار آن می‌شوند، اما روز مَرگی بد است. افراد باید نوع نگاه خود به موضوعات را تغییر دهند. از سوی دیگر خودنگری نیز اهمیت دارد به شکلی که رابطه با خودمان، رابطه با پیرامون و اطرافیانمان و رابطه با هستی را تعریف و بازتعریف کنیم. مشکل ما این است که معمولا خود را نادیده می‌گیریم و زمانی که این نادیده‌انگاری‌ها تلنبار شود، بعد از یک مدت سبب بی‌تفاوتی نسبت به خود شده و به مرور این بی‌تفاوتی نسبت به کل زندگی رشد پیدا می‌کند.

او درباره راهکارهای جلوگیری از نادیده گرفتن خود معتقد است در گام اول باید مواردی که در زندگی باعث آزارمان می‌شود و قدرت کنار گذاشتن آن را داریم از زندگی حذف کنیم و ادامه می‌دهد: در نقطه مقابل نیز باید هر آن چیزی که دوست داریم در زندگی داشته باشیم و اکنون نداریم را به زندگی اضافه کنیم تا به این ترتیب یک موازنه‌ بین آن چیزی که اکنون هستیم، با آن چیزی که دوست داریم به آن تبدیل شویم ایجاد شود. پس از آن باید خلاقانه به زندگی نگاه کنیم.

نمی‌توان با روند «هرچه پیش آید خوش آید» زندگی کرد

این استاد دانشگاه تاکید می‌کند که خلاقیت فقط هنرمند بودن نیست و می‌گوید: خلاقیت در انتخاب اشیاء، مکان‌ها و رنگ‌ها نیز بروز و ظهور پیدا می‌کند. در نهایت نباید از شکرگزاری نسبت به تمام آن چیزی که داریم غفلت کنیم. برای آغاز می‌توانیم شروع به نوشتن تمام داشته‌های خود کنیم، وقتی روزهای متمادی این داشته‌ها را یادداشت کردیم، می‌بینیم که سهم داشته‌ها از نداشته‌ها بیشتر می‌شود و دیدگاهمان از شرایط منفی به شرایط مثبت نزدیک می‌شود. این کارها نیاز به تمرین‌هایی دارد در عین حال نباید از یاد ببریم که ذهن، یک میزانِ خاصی ظرفیت دارد و اشباع می‌شود؛ بنابراین هر فیلمی ارزش دیدن، هر کتابی ارزش خواندن و هر فردی ارزش ارتباط ندارد. باید فرکانسمان را با افراد هم‌فرکانس خودمان یکسان کنیم و اطراف خود را از آدم‌هایی با انرژی منفی خالی کنیم. از طرفی در این روزگار نمی‌توان اخبار را نادیده گرفت، اما نباید درون اخبار غوطه‌ور شد. زندگی کردن یک مهارت است و نمی‌توان با شیوه «هرچه پیش آید خوش آید» زندگی کرد. همانگونه که برای جسم خود به دنبال تغذیه مناسب هستیم، برای روحمان هم باید تغذیه درستی انتخاب کنیم. باید سبک‌مند زندگی کنیم یعنی سبک خودمان از زندگی را پیدا کنیم. 

زندگی؛ معجزه‌ای که با روزمرْگی هدر می‌رود

جای خالی امید اجتماعی یا جبر جغرافیایی؟

او همچنین به جای خالی امید اجتماعی در زندگی‌ها اشاره و بیان می‌کند: از نظر من این موضوع فرهنگی است و دچار اختلاط فرهنگی هستیم؛ به این صورت که فرهنگ عامه،‌ توده و مردمی بدون مرزبندی با هم مخلوط شده‌اند. فرهنگ عامه‌ی قوی و لایه‌لایه‌ای در وجود همه ما نقش بسته است و این موضوع انقدر پررنگ است که اگر چندین کتاب و مقاله جدی هم بخوانیم همچنان آن فرهنگ با ما در ارتباط است و همین موارد هم جلوی برخی تغییرات را می‌گیرد.

زیبایی‌شناسی شخصی یعنی سبک‌مند کردن زندگی‌هایمان. آنچه که بنده می‌بینم یک انبوه خلقِ سرایت‌پذیر است به شکلی که با تاثیرپذیری همه افراد تصمیم‌ می‌گیرند غمگین باشند،‌ عصبانی باشند و … درصورتی که تاثیر هر ماجرایی بر افراد متفاوت است.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: گاهی از مبحث جبر و اختیار در تعیین سبک زندگی صحبت می‌شود و به عنوان مثال برخی به جبر جغرافیایی اشاره می‌کنند؛ این هم از همان موضوعات «ترند» شده است. فکر می‌کنم یکی از اتفاقات خوب جغرافیای ما این است که کشور ثروتمندی داریم؛ کمی و کاستی وجود دارد ولی اگر کسی خواسته به چیزی تبدیل شود یا به موقعیتی دست یابد، توانسته است. پس آن موقع جبر کجاست؟ گاهی اوقات حال نداشتن‌ها و تنبلی‌هایمان مشکل آفرین می‌شود. مسئولیت‌پذیری و دیسیپلین داشتن در زندگی کار سختی است و اتفاقات هم خود به خود رخ نمی‌دهد و باید از لحاظ مختلف روی خودمان کارکنیم و با دیسیپلین، منتظر اتفاقات خوب باشیم.

سهم ابزار هنر برای کاهش خشونت در جامعه

رونقی به نقش شبکه نمایش خانگی و فیلم‌ها در ترویج خشونت در جامعه نیز اشاره کرده و درباره سهم ابزار هنر برای کاهش خشونت در جامعه، می‌گوید: این روند تزریق خشم به‌ویژه در شبکه نمایش خانگی بسیار مشهود است که باید به آن پرداخت. اگر بگوییم هنر بازنمایی از جامعه است و تصویری از خشونت اجتماع را به تصویر می‌کشد، مباحث جامعه‌شناختی از جمله «رئالیسم ارتباطی» به وجود می‌آید؛ اساسا ما تا کجا می‌توانیم واقعیت را به‌ویژه در مباحثی مانند خشونت نشان دهیم؟ از طرفی ذکر این نکته ضروری است که کلا صنعت تصویر و فیلم در دنیا به سمت خشونت سوق پیدا کرده است.

بیشتر بخوانید: 

فرهنگ و هنر چه زمانی به ترویج خشونت دامن می‌زنند؟

او در پایان به موضوع هنردرمانی اشاره و بیان می‌کند: هنر می‌تواند جلوی اختلالات روحی را بگیرد و به نوعی احساسات را مدیریت کند. هنر ابزاری برای بیان حس است که در ابعاد مختلف به یک شیوه بازنمایی می‌شود. هنر تکثیر زندگی است، در عین حال اگر بتوانیم رویا و خیال را از دست ندهیم، با شوریدگی بخش زیادی از مشکلات برطرف می‌شود. شوریدگی نقطه مقابل یکنواختی است و هنرمند همه چیز را در مرز غم و شادی زندگی می‌کند. اساسا هم هنرمند و هم مصرف‌کننده هنر می‌توانند حال خود را خوب کنند. اینکه جای هنر و ادبیات گاهی در زندگی‌های ما خالی است به دلایل فرهنگی، آموزشی و تربیتی است و تا به آنها توجه نکنیم نمی‌توانیم بگوییم یک گنجینه قوی از ادبیات و شعر و هنر داریم.

انتهای پیام



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا