هنر > رادیو و تلویزیون

روزنامه آگاه درباره «تاسیان» چه نوشت؟



به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه آگاه، از ابتدای اعلام تولید سریال «تاسیان» با وجود نام‌هایی که در آن حضور دارند، توجه زیادی را به خود جلب کرد، به‌ویژه که سریال قبلی کارگردان این اثر، یعنی «خاتون»، اثری بود که با وجود نواقصی که داشت در میان مخاطبان محبوب و پرطرفدار شده بود. یکی از انتقادات جدی این سریال نیز، شیوه روایت آن از تاریخ معاصر ایران بود که اعتراض بسیاری را به همراه داشت.

هنرمندان مطرحی مانند مهران مدیری، هوتن شکیبا، بابک حمیدیان، صابر ابر، امیرحسین صدیق و… در این سریال حضور دارند که در همان قسمت اول بسیاری از آنها را می‌بینیم و همین یک عامل جذابیت سریال برای مخاطب است. اگرچه از طرفی دلیل تعجب بسیاری نیز هست!

فراگیری، معیار کیفیت نیست

یکی از دلایلی که فعالان، رسانه‌ها و برخی منتقدان اغلب از اظهارنظر درباره سریال‌های شبکه نمایش خانگی اجتناب می‌کنند و کمتر درباره ضعف‌های آثار این مدیوم پرطرفدار صحبت می‌شود، این است که اگر نگوییم همه، عمده سریال‌های تولیدی در پلتفرم‌ها، آثاری پرزرق و برق هستند و همین معمولاً تضمینی بر موفقیت آنهاست. درواقع، پرطرفدار شدن این آثار در عین بی‌کیفیت بودن آنها، فضا را تا حدی بر گفت‌وگوهای نقادانه درباره آنها می‌بندد؛ سریال‌هایی که معمولاً حرف ویژه‌ای برای گفتن ندارند و تنها برای سرگرمی مخاطب تولید می‌شوند. اگر نگاه کنیم، از یک جایی به این‌سو، باب صحبت درباره آثار شبکه نمایش خانگی یا دست‌کم، صحبت درباره همه آنها بسته شده است. منتقدان و تحلیلگران آثار نمایشی ترجیح می‌دهند صحبت در رسانه و فضای عمومی را به سینمای ایران و جهان یا صنعت سریال‌سازی کشورهای دیگر محدود کنند. یکی از دلایل واضح این وضعیت، بی‌توجهی سرمایه‌گذاران و فیلم و سریال‌سازان این مدیوم نمایشی به فضای انتقادی و حتی اعتراضی ایجادشده پیرامون این آثار است. گویی در تولیدات پلتفرم‌ها مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی معنایی ندارد و تنها اقتصاد و گردش سرمایه است که برای تولیدات و محتوای آن را تعیین می‌کند.

این چندمین مرتبه است که یکی از پلتفرم‌ها، سریالی را منتشر می‌کند و بعد از انتشار اثر، از سوی نهاد تنظیم‌گر اعلام می‌شود که مجوزی نه برای تولید! و نه برای انتشار این سریال صادر نشده است. از طرفی همین موضوع که نهاد مسئول کنترلی بر تولیدات و انتشار در این فضا ندارد، مهر تأییدی است بر اینکه مرجعیت و اعتبار قانونی در فضای پلتفرم‌ها چندان معنایی ندارد.

فانتزی‌سازی تاریخ

سریال «تاسیان» درباره یکی از مقاطع مهم تاریخ معاصر ایران، یعنی سال‌های آخر پیش از انقلاب است. این سریال از ابتدا در مقطع زمانی سال ۱۳۵۶ و در میان خانواده‌ای به بیان خود سریال، «بورژوا» آغاز می‌شود. از همان ابتدا و بدون هیچ تعارفی، هرآنچه را تاکنون در شبکه نمایش خانگی ایرانی به‌عنوان ممیزی و ممنوعه می‌شناختیم می‌شود در این سریال دید.

در ادامه نیز، روابط، دیالوگ‌ها و اتفاقات در سریال، نه برمبنای واقعیات ملموس جامعه ایرانی (چه جامعه امروز و چه جامعه سال‌های روایت سریال) که براساس سانتیمانتالیسمی است که همچون تصاویر برآمده از رمان‌های نوجوان‌پسند، برای مخاطب «نوستالژی‌باز» امروز جامعه ایران به‌غایت جذاب است. پیچ‌وخم و پستی‌وبلندی‌های تاریخ معاصر ایران، معبر و منبع بسیار بکری برای تولید روایت‌های غیرواقعی اما جذابی است که مخاطب امروز دوست دارد آن را زندگی کند. برای همین است که بی‌آنکه واقعی یا غیرواقعی بودن آن برایش ارزش و اهمیتی داشته باشد، ساعت‌ها زمانش را صرف می‌کند و به تماشای چنین آثاری می‌نشیند. ناگفته نماند که یکی از عوامل پررنگ کشاندن مخاطب به تصاویر گذشته و تاریخی، علاوه‌بر فرهنگ و تمایل او به شخصیت‌ها و روایت‌های تاریخی سرزمینش، دور شدن از واقعیت نامهربان این روزهای جامعه است. ارتباط نزدیک و درهم‌تنیده این دو را نمی‌توان منکر شد. مخاطب امروز که یکی از بزرگ‌ترین سرگرمی‌های روزانه‌اش چرخیدن در فضای مجازی و رسانه‌های اجتماعی و تماشای تصاویر واقعی یا غیرواقعی زندگی‌های پرزرق و برق اینفلوئنسرها و بلاگرهاست، احتمالاً در فضای سریال‌ها و سینما نیز بیشتر در جست‌وجوی همچون مضامین و تصاویری است. اگرچه ناتوانی متن‌ها و فیلمنامه‌های این آثار در روایت داستانهایی غیر از این گونه نمایشی را نمی‌توان نادیده گرفت و بی‌اثر انگاشت. با این حال، در مواجهه مخاطب با سریال‌های دیگری مانند «در انتهای شب» ساخته آیدا پناهنده یا «پوست شیر» ساخته جمشید محمودی دیدیم که اثر می‌تواند با کمترین زرق و برق و با ارائه داستانی پرکشش و مرتبط با واقعیات زندگی و جامعه امروز ما می‌تواند هم مخاطب را سرگرم و به تماشا نشاند و هم حرفی برای گفتن داشته باشد.

اگر کمی به میان داستان «تاسیان» برویم، شخصیت مرد عاشق‌پیشه داستان که هوتن شکیبا در آن ایفای نقش می‌کند، در همان قسمت اول تا حد زیادی معرفی می‌شود. این شخصیت که ظاهراً به دست پدرش به‌خاطر ناخلف بودن و به‌طور خاص اشاره به مصرف مشروبات الکلی از خانه و خانواده طرد شده است، به‌گونه‌ای معرفی می‌شود که مخاطب را به همذات‌پنداری با این ویژگی هدایت می‌کند و بازنمایی از پدر و قوانینی که برای خانه وضع کرده است را به‌کلی به باد استهزا می‌گیرد.

از طرفی، در همان ابتدا و در میان جشن تولد نقش اصلی سریال، شیرین که بازیگر آن مهسا حجازی است، بدون رودربایستی به دل اتفاقات و روابطی می‌رود که در سیاست‌های فرهنگی ما به‌کلی قدغن و دور از عرف است. بیراه نیست که مخاطب به‌کلی تلویزیون را کنار زده و تمایلی به آن ندارد. این استانداردهای دوگانه و برخوردی از جنس محدودیت صرف- آزادی صرف، نتیجه‌ای جز به سخره گرفتن قوانین و استانداردهای این‌چنینی ندارد. بخش‌های دیگر روایت سریال تاسیان (تا اینجا) نیز، بیشتر صرف دیالوگ‌ها و روابط دانشجویی از نوع نوجوان‌پسند یا روابط خانوادگی که مخاطب واقعیت آن را تنها در آثاری مانند این سریال می‌تواند ببیند، می‌شود.

در واقع، می‌توان بدون هیچ لکنتی گفت که تا به اینجای کار، هیچ معلوم نیست که روایت این سریال در دهه ۵۰ نسبت‌به دهه ۹۰ یا ۸۰ چه مزیتی دارد و از تاریخی بودن روایت و دخیل کردن چهره‌های مطرح و شهیر ایرانی در قصه چه آورده‌ای قرار است به دست دهد. نمونه‌ای از بازنمایی غلط تاریخی در سریال، جایی است از حضور جلال آل احمد در نشست «شب‌های شعر گوته» یاد می‌شود، در حالی که این رویداد فرهنگی برای اولین مرتبه بعد از مرگ جلال آل احمد آغاز می‌شود و شمس آل احمد نیز در اولین شب گوته حضور نداشته است. در صحنه‌ای دیگر نیز، دانشجویان عکسی از داریوش فروهر در دست دارند که مربوط به دهه هفتاد خورشیدی است.

اگرچه ماندگاری چهره‌های تاریخ معاصر در آثار سینمایی، به‌طورکلی اتفاق مثبتی است اما در صورتی که به‌کلی درگیر سانتیمانتالیسم و کلیشه‌های مخاطب‌پسند نشده باشد و واقعیت را فدای زرق و برق و فراگیری بیشتر اثر نکند. روایت یک اثر نمایشی در یک دوره تاریخی، انتظاراتی را بر مبنای بازنمایی و خوانشی واقع‌گرا از آن ایجاد می‌کند که ارزش افزوده‌ای را بر بستر تاریخی مورد نمایش در قصه روایت کند. در واقع، استفاده از روایت تاریخی در فرهنگ و سرزمینی با تاریخی گسترده و پرفرازو نشیب، تنها برای مخاطب‌یابی و فروش اثر، اوج بی‌سلیقگی و بی‌هنری تولیدکننده اثر است و بیش از پیش بر فوبیای ساخت آثار نمایشی تاریخی و بازنمایی چهره‌های شاخص تاریخ دامن می‌زند.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا