رواج رسم عریضه دادن به امام زمان(عج) در هندوستان
تهران فرهنگی: نشست ادبی «یوسف زهرا (عج)» شامگاه جمعه ۲۶ بهمن با حضور جمعی از اهالی ادب کشورهای حوزه ایران فرهنگی، به میزبانی گروه بینالمللی هندیران و با اجرای سید مسعود علویتباربرگزار شد.
در ابتدای این نشست سید مهدی بنیهاشمی لنگرودی شاعر سرود «سلام فرمانده» درباره سرودن شعر برای حضرت صاحب الزمان (عح) گفت: شعر سرودن برای میلاد امام زمان (عج) با شعر سرودن برای میلاد بقیه اهل بیت (ع) تفاوتی از جنس تلفیق شادی و حسرت دارد. یعنی شادی حاصل از بغض و حسرت، حسرت اینکه چنین وجود با برکتی حاضر و ناظر بر اعمال ماست و از طرفی ما از برکت دیدارش محروم شدهایم و نمیدانیم این انتظار تا کی ادامه خواهد داشت؟
شیعیان هند نیمه شعبان را به نام شب برات جشن میگیرند
سیدمهدی بنیهاشمی گفت: اعتقاد بنده بر این است که امام زمان (عج) مانند تمام اهل بیت (ع) هیچوقت بدهکار هیچکسی نمیماند و کسی که یک قدم برای ایشان و در راه حضرت بردارد، ایشان هزاران برابر برای او جبران میکنند. چه کسی که مال و جان خود را فدای راه حضرت میکند و چه کسی که هنر خود را خرج این راه میکند؛ به خصوص هنر شعر که همیشه در نزد اهل بیت (ع) و خاندان عترت با ارزش بوده و قطعاً نگاه ویژهای به آن دارند
وی افزود: داستانهایی از کمیت و دعبل و نگاه ویژه امامان معصوم (ع) به آنها شنیدهایم. قطعاً کسی که ذوق شعری و هنری خود را برای آل الله به کار میگیرد، برکتش را در لحظه لحظه زندگی خود احساس میکند. در لحظههایی که هیچ پناه و یاوری نیست، اوست که جبران میکند و به سراغ قلبهای شکسته میآید.
سید تصور مهدی شاعر پارسیزبان هندی و استاد زبان و ادبیات فارسی کالج اورینتال پتنا دیگر سخنران این نشست گفت: شب و روز نیمه شعبان در میان مسلمانان هند دارای اهمیت بسیار زیادی است و عموم مردم این شب را با نام شب برات یاد میکنند و جشن «شب برات» با ارادت و احترام کامل در سراسر کشور هند برگزار میشود. به مناسبت شب برات مجالس پرفیض و پرباری برپا میشود و سلسله دعاها و نوافل در طول شب ادامه دارد. مردم خانههایشان را چراغانی میکنند و به هر نوعی که ممکن باشد قبرستان را نیز آذین میبندند و فاتحه میخوانند.
استاد دانشگاه پتنای هندوستان در ادامه گفت: اما شیعیان هند علاوه بر این، سالروز میلاد امام زمان (عج) را جشن میگیرند، به یکدیگر تبریک میگویند، شیرینی پخش میکنند و در بعضی مناطق کیک تولد نیز بریده میشود. چیزی که توجه همه را به خود جلب میکند، عریضه دادن خدمت حضرت صاحب الزمان (عج) است و این رسم در سراسر کشور هند میان شیعیان رواج دارد. در بعضی مناطق مردم دستهجمعی قبل از نماز صبح کنار دریا میروند و عریضه را حواله آب میکنند. وقتی از آنجا برمیگردند نماز صبح را ادا میکنند و بعد دعای ندبه را میخوانند.
سید تصور مهدی در انتها گفت: اکثر شیعیان هند در روز نیمه شعبان روزه میگیرند و همدیگر را افطار دعوت میکنند. گروههای علمی و فرهنگی برای بچهها مسابقات علمی برگزار میکنند و جوایز نفیسی به برندگان اهدا میشود. زنان لباس نو برای روز نیمه شعبان از قبل تهیه میکنند و میپوشند و در جشن بانوان شرکت میکنند.
شعرخوانی شاعران
در این محفل ادبی شاعرانی چون علیرضاقزوه، کمیل کاشانی، رسول شریفی، سیدمسعود علویتبار، سیدمهدی بنیهاشمی لنگرودی، مسعود ربانی، عمادالدین ربانی، سیدحکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، زهرا محدثی خراسانی، زهرا میریان کرمی، لیلی حضرتی، میترا ملک محمدی، فاطمه شکل آبادی، سیده کوثر حسینی، معصومه هرمزی مقدم، سمیه کشاورز، نگین نقیبی، فاطمه ناظری، نجمه بنائیان بروجنی، سارا رمضانی، صبا فیروزی، و نجمه پورملکی حضور داشته و شعرخوانی کردند.
برخی از اشعار خواندهشده در این نشست، به این ترتیباند:
کمیل کاشانی
مژده از کوی یار میآید
که به سر انتظار میآید
سبز پوش قبیلهی اشراق
همنفس با بهار میآید
در شکوفاترین بهار امید
نخل عزت به بار میذآید
تا شود منتشر به عالم نور
عشق، آیینهدار میذآید
با شکوه و صلابت حیدر
وارث ذوالفقار میذآید
یل رزم آفرین که در دستش
تیغ دشمن شکار میآید
کوه در زیر پاش میلرزد
صاحب اقتدار میآید
آنکه در زیر سایهی لطفش
مُلک دین استوار میآید
چارده نور با خودش دارد
جلوهی هشت و چار میذآید
بدترین روزگار میذرود و
بهترین روزگار میآید
آب زن راه را (کمیل) به اشک
آخرین شهریار میآید
*
رسول شریفی
ای چشم و چراغ عاشقان! زود بیا
ای دست خدای مهربان! زود بیا
از فتنه دجال جهان گشت خراب
یا مهدی صاحب الزمان! زود بیا
*
زهرا محدثی خراسانی
در برگرفته خلوت دل را غبارها
ای علت شکفتن گل در بهارها!
با چلچراغ و آینه و آب، سالهاست
صف بستهاند در طلبت بی قرارها
رقصی است ماهیانِ به غم خو گرفته را
در پا نهادنت به دل چشمهسارها
ای ناگهان درخشش بی ادعا! بتاب!
بر شانههای مویهی شبزندهدارها
هرچند تا ظهور تو در بند عزلت است
مضمون بکرِ بال رها در حصارها،
ما چشم بر نهایت راهت نهادهایم
تا ممکن است باشد از این انتظارها!
*
نجمه پورملکی
چشمهها بخشندگی را پیش بینی کردهاند
نخلها بالندگی را پیش بینی کردهاند
عاشقانی که تمام عمر دنبال تواند
لذت یابندگی را پیش بینی کردهاند
ای زمین! ای خسته از طاغوت، در اقبال تو
روزهای بندگی را پیش بینی کردهاند
حقِ باطل نیست از این بیشتر جولان دهد!
آیهها بازندگی را پیشبینی کردهاند
هرکسی در آرزوی تو بمیرد، مرده نیست
پیشمرگان زندگی را پیشبینی کردهاند
چشمهای منتظر لبریز اشک حسرتاند
جمعهها بارندگی را پیشبینی کردهاند
در فرج آغوش باز شیعیان شرط است و باز
کوفیان شرمندگی را پیشبینی کردهاند
*
میترا ملک محمدی
و یکشب خندهات آیینهها را نورباران کرد
و دستیکوچهها را در هوای تو چراغان کرد
تو گفتی، خواهی آمد، وعده دادی، شاخهها گل داد
تمام دردهامان را تب عشق تو درمان کرد
و باد از کوهها آمد به شوق عطر گیسویت
غزلها لابهلای موج موهای تو پنهان کرد
جهان میرفت تا اعماق بیخویشی، فراموشی
نسیمی عطر تو آورد و دنیا را گلستان کرد
دلم آرام شد، از برکۀ نور تو نوشیدم
لبت آواز مستی در گلوی هر نیستان کرد
پریشان در پیات در کوچههای شهر میگشتم
که عطر خندهات آیینهها را نور باران کرد
*
سارا رمضانی
دارد به اشک میگذرد روزگارمان
مگذار یَابْنَ فاطمه چشم انتظارمان!
دلتنگ عطر یاس تو ماندیم سالهاست
کی میرسد مدار جهان بر قرارمان؟
پاییزِ رخوت است جهان بی ظهور تو
ای یار، بی نصیب مخواه از بهارمان
خود را اگرچه منتظرت خواندهایم، حیف
بالانرفته از خودمان انتظارمان
پر میکشند یک به یک اینک به سوی تو
آنها که بودهاند دمی هم جوارمان
ای پیشوند سرخِ «شهید» ای طلوع سبز!
روزی ببند نقش به روی مزارمان
*
فرزانه قربانی
چشم آدینهی ما یکسره بارانی بود
هر چه غم بود، در این غیبت طولانی بود
ای که سرچشمه نوری، اگر اینجا بودی
کی در این شهر نیازی به چراغانی بود
میرسیدی و شبی بغض قفس وا میشد
میپرید آن همه پروانه که زندانی بود
گندم از نور وجود تو تلالو مییافت
حاصل مزرعه هر سال فراوانی بود
باز با هُرم نفسهای شما برمیخاست
خاک دل مرده که در خواب زمستانی بود
پا به پای غم دلتنگی ما آب شده
شمع میلاد تو هر چند که نورانی بود
باز با غربتِ تنهایی خود سر کردی
گرچه این شهر پر از جشن خیابانی بود
*
لیلا حضرتی
باید دل زمین و زمان را تکان دهی
آقا بیا که قبلهی ما را نشان دهی
این کوچههای کوفه ما غرق بی کسی است
بر سفرههای خالیمان عطر نان دهی
آقا به یمن این همه مهری که در شماست
از تیرهای حادثه ما را امان دهی
ما جز به یاد روی شما خوش نمیشویم
بر ما خوش است قطره از آن بیکران دهی
بر بالهای خسته ما با نگاه سبز
سهم کمی اگر چه از آن آسمان دهی
آقا قیام میکنی از مشرقی قشنگ
تا شانههای خسته ما را توان دهی
جای غمی و غصه و دلواپسی نبود
آقا اگر که ماه رخت را نشان دهی
*
معصومه هرمزی مقدم
غزلهایم برای توست ای شرقیترین من
تو ای ایهام سرخ بیتهای آخرین من
تو جاری در عبور روشن ِ فردای امّیدی
که با خود میبری اندوه را از سرزمین من
تو دریای منی یک آبی پهناور و ساده
که موجت بارها تا عشق بوده در کمین من
بیا، آخر برایم نه قناری ماند و نه فریاد
به پیچ کوچه حک مانده است چشمان حزین من
تو را جان قناریها و هر کس دوستش داری
بمان در شعرهای من غریب نازنین من
به عشق جاودان سوگند، من هم دوستت دارم
بیا از اوجهای دور ای شرقیترین من…