در جلسه نقد و بررسی فیلم تئاتر «مادام دوساد» چه گذشت؟
تهران فرهنگی: سیوهشتمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلمتئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ به نمایش فیلمتئاتر «مادام دوساد» (۱۹۹۲) به کارگردانی اینگمار برگمان اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلمتئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری به عنوان میزبان و مجید کیانیان منتقد تئاتر برگزار شد.
عباس غفاری در این نشست گفت: مارکی دوساد از مهمترین نویسندگان جهان است. گفته میشود که بعد از داستانهای مارکی دوساد بوده که چیزی با عنوان سادیسم در روانشناسی مطرح میشود. منظور از سادیسم شخصیتهایی است که از آزار دیگران لذت میبرند. مارکی دوساد تاثیر بسیار عجیبی روی روانشناسی بعد از خودش یعنی بعد از قرن هفدهم، گذاشته است. به صورتی که خیلی از فلاسفه بعد از مرگ مارکی دوساد، تحقیق و تحلیلی را که درباره کارهایی که او نوشته بودند، شروع میکنند.
وی ادامه داد: مارکی دوساد هفتاد سال زندگی کرد اما ۳۰ سال آن را در زندان بود. البته مارکی دوساد ۲ بار محکوم به اعدام شد. کارهای زیادی از آثار او ساخته شده و به عنوان مثال، پازولینی «سالو» را با الهام از یکی از آثار او ساخت اما پخش این اثر تا سالهای سال ممنوع بود. هنوز هم در ایتالیا نمیتوان آن را به نمایش عموم گذاشت. البته پازولینی، «سالو» را به شکلی به فاشیسم ارتباط داد. فیلمسازان دیگری نیز از آثار و زندگی او آثاری را خلق کردهاند. چیزی که در این روزها میتواند ما را نجات دهد، فرهنگ، هنر و عشق است.
مجید کیانیان نیز در این نشست عنوان کرد: هایدگر بحثی در مورد آدم داشتن دارد. آدمی صرف نظر از آن عقل دِکارتی در یک جهانی قرار دارد که به آن معنا میبخشد. این معنا بخشیدن در انسانهای مختلف متفاوت است. اعتراضم این است؛ لطفا با برخی شوخی نکنید. اشکالی در جریان مسلط به این مملکت وجود دارد که دنبال چیستی پدیده نمیروند، بلکه پدیده را جلو میآورند. آخر برگمان و پوچی و این حرفها چیست که برخی مطرح میکنند؟ مقداری عمیقتر نگاه کنید. به عنوان مثال ما در «مهر هفتم»، موجودی بسیار پرسشگر میبینیم. یا شخصیت سارا در «توت فرنگیهای وحشی» میپرسد چطور میتوان به خدا باور داشت!؟
این منتقد تئاتر در بخش دیگری از صحبت های خود توضیح داد: درباره برگمان و آثار او نمیتوان به حکم قطعی رسید اما شواهد بسیاری وجود دارد که او در یک عالم پر از پرسش، درباره هستی و وجود آدمی وجود دارد و میتوان گفت که هم نسبت به خرافه و هم عقل دِکارتی زاویه میگیرد. آدمی که عقل محاسبهگر را اولویت قرار میدهد و نسبت به مدرنیته به معنای عام کلمه زاویه میگیرد. اما نمیتوان با بررسی یک اثر برگمان به معنای قطعی نشانههای حاضر در آن رسید و خوانشهای عجیبی را بیان کرد. گاهی اوقات میخواهیم متفاوت حرف بزنیم و از همین رو همیشه این گپوگفت بین ما بوده که تحلیلی انتقادی داشته باشیم. در صورتی که باید اثر را با منطق خود اثر بررسی کرد.