فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات

دامان رباعی را بچسب و سراغ قالب دیگر نرو!


تهران فرهنگی: مجموعه‌رباعی «آنات» سروده حامد طونی در ویژه‌برنامه «اقالیم شعر» شبکه اینترنتی کتاب نقد و بررسی شد.

در این نشست که با حضور سعید حدادیان، محمود حبیبی کسبی و با اجرای علیرضا سمیعی برگزار شد، منتقدان به بررسی ابعاد مختلف کتاب آنات پرداختند.

در ابتدای این نشست سعید حدادیان قالب رباعی را «قالب ایجاز» دانست و گفت: در شعر سه امر را می‌توان از هم تفکیک کرد؛ اطناب، اعتدال و ایجاز. اطناب میدان کار فردوسی و نظامی است. ایجاز میدان کار شاعرانی چون خیام و باباطاهر است. هایکوی ژاپن را ببینید؛ در چین و ژاپن شعر مطوّل را چندان نمی‌پسندند. می‌گویند شعر الهامی است که در حالتی خلسه‌گونه می‌آید. اصل و اساس شعر را در این می‌بینند. همان چیزی که اغلب نقطه آغاز یک غزل هم همین کشف نخستین است. اگر به کتاب آنات و کشف‌های شاعر در رباعی‌ها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که شاعر چرا به رباعی رو آورده است. حامد طونی رویکرد و تمرکزش بر رباعی است، برای این که «حرف موجز» دارد.

دامان رباعی را بچسب و سراغ قالب دیگر نرو!

«ابهام در رباعی» موضوع دیگری بود که سعید حدادیان درباره ویژگی‌های رباعی طرح کرد و ادامه داد: بخش مهمی از کار خیام بر پایه «ابهام» انجام گرفته است. چنان‌که روش تدریس بعضی معلم‌ها «انکار» است. حضرت ابراهیم برای اثبات توحید و درباره وجود خداوند در زمانه‌ای که اجرام سماوی پرستش می‌شوند، به ستاره و ماه و خورشید اشاره می‌کند و در مقام مجادله می‌گوید «این‌ها خدایند!» پس از آن می‌گوید «لا احبّ الآفلین»؛ یعنی من غروب‌کننده‌ها را دوست ندارم. این نوعی شیوه تعلیم است. بزرگ‌ترین کار خیام به نظر من «ایجاد ابهام» است. به شیوه‌ای صحبت می‌کند که برای مخاطب سوال ایجاد کند و مخاطب را با خود درگیر کند. در موضوع ابهام، این رباعی از کتاب آنات را ببینید:

مقصود چه بود از این همه هنگامه؟

از نسل بشر، این بشر خودکامه؟

ای کاش که با دست کسی بسته شود

پایانِ بازِ این نمایش‌نامه…

شاعر با زیرکی در پرده صحبت کرده و امکان طرح پرسش را باز گذاشته است. هم به امام زمان (عج) اشاره دارد، هم به قیامت. زیرکی خیام در این است که توحید می‌گوید، اما توحید گفتنش همراه با ابهام است. طوری می‌گوید که با سوال ایجاد کردن و ابهام مخاطب را دعوت به توحید می‌کند. اصلا همان بهتی که ایجاد می‌کند، شما را به توحید می‌کشاند.

شاعر کتاب «آنات» صاحب درد است

صاحب مجموعه‌شعر «همیشه باران» در ادامه به عنصر مهم «درد» در شعر پرداخت و گفت: ملک الشعرای بهار حرفی دارد که در آن به شاعران مهمی نظیر عنصری و انوری نقد می‌کند. نقد او این است که شعر این شاعران و بعضی نظایرشان، قوام و استقامت و شکل خوبی دارد، اما درد ندارد. خیلی مهم است که شعر حاصل «درد اصیل» باشد. شاعر کتاب آنات صاحب درد است و این درد در شعرهای کتاب منعکس می‌شود. رباعی‌های فصل چهارم کتاب که با مصرع «پایانِ بازِ این نمایش‌نامه» آغاز شده، می‌تواند نمونه گویایی از این درد باشد. در این فصل شاعر به دردهای اجتماعی و انسان معاصر می‌پردازد.

وی افزود: اگر به من بگویند با یک رباعی کل کتاب را معرفی کن، این رباعی را می‌خوانم. این رباعی به نظر من یک شاه‌رباعی است. مانیفست حامد طونی این رباعی است:

یک گوشه شهر، بی‌ترنّم شده‌ام

زندانیِ های و هوی مردم شده‌ام

گلدسته مسجدی غریبم که دریغ

چندی‌ است میان برج‌ها گم شده‌ام

این رباعی شناسنامه شاعر است. یک عالمه حرف در این رباعی است. چقدر زیبا غربت شهرنشینی را نشان می‌دهد و مدرنیته را نقد می‌کند. طوری هم می‌گوید که نه جانماز آب بکشد و نه دین را کنار بگذارد.

این شاعر و مدیحه‌سرا در ادامه در تحلیل عنصر «درد» در شعر، بیان کرد: مساله برخی از شعرهای این فصل «مرثیه انسان معاصر» است. برای نمونه این شعر را ببینید:

هر روز به فکر لقمه‌ای نان بودن

دلشورۀ قسط و قرض، حیران بودن

مستخدم این و آدم آن بودن

انسان بودن، دریغ، انسان بودن!

یا در این شعر که چقدر خوب مرثیه خودش و هم‌قطاران شاعرش را آورده است:

هم خواسته‌اند مانکنی زیبا را

هم کارگر و مشاور و نانوا را

در شهر نیازی به منِ شاعر نیست

گشتم همه «نیازمندی‌ها» را

در هر دو رباعی، کلمه‌ها، کلمه‌های روز است. قسط و قرض و لقمه نان و مستخدم و مانکن و نیازمندی‌ها و… اما چقدر خوب در شعر نشسته‌اند. سخت است واژه‌های روز را در شعر خوب آورد. ممکن است بیاوری، اما هزل شود. باید دقیق و به‌جا آورد.

دامان رباعی را بچسب و سراغ قالب دیگر نرو!

حدادیان کلیدواژه «تنهایی» را از کلیدواژه‌های مهم کتاب دانست و گفت: حامد طونی به رباعی پناه آورده است. رباعی چهاردیواری اوست که به آن پناه آورده است. او دشمن شلوغی است. خیلی جاها در این کتاب این را می‌بینیم. این رباعی را ببینید:

آن‌سوی غبارها دلم جا می‌ماند

داغ از پی داغ، بی‌تسلّا می‌ماند

شهرست و شلوغی‌اش، اگر شعر نبود

تنهایی من چقدر تنها می‌ماند

ببینید چقدر خوب از صنعت تشخیص استفاده کرده است. تنهایی را از خودش جدا کرده، مثل یک رفیق و می‌گوید شلوغی شهر این رفیق را از من گرفته است. اگر شعر نبود، این تنهایی چقدر تنها می‌ماند.

از حامد طونی خواهش می‌کنم شاعری را رها نکند

این منتقد در بخش دیگری از صحبت‌های خود به اهمیت «نگاه جهانی در شعر» اشاره کرد و گفت: پابلو نرودا نمونه خوبی از نگاه جهانی در شعر است. نرودا صرفا برای سوژه‌های کشور خود شعر نگفت. شعر جهانی گفت و به همین جهت بیشتر ماندگار شد. مجموعه آنات هم شعرهایی با نگاه جهانی دارد. از جمله می گوید:

فرداست که طوفان بلا خواهد شد

آن آه که در نهاد مظلومان است

این شعر را شما برای هر نوع ظلم در هر کجا می‌توانی بخوانی. فارغ از تاریخ سرایش، الان می‌توان این شعر را برای فلسطین هم خواند. از همین جمله است برخی شعرها که به پرسش‌های ازلی ابدی می‌پردازد و دارای نگاه جهانی است.

سعید حدادیان در بخش دیگری از صحبت‌ها به حضور پررنگ «ایماژ» در این مجموعه شعر اشاره کرد و برای نمونه یک رباعی را خواند و گفت:

بی‌رنگ از آسمان نشانی داری

بی‌واژه برای خود زبانی داری

حیرت‌زده غرق می‌شوم در شعرت

ای رود! عجب طبع روانی داری

این رباعی برای شخص من رباعی بسیار عزیزی است. ببینید خیلی‌ها به رود نگاه کرده‌اند، اما این رباعی کشف تازه‌ای دارد. چقدر خوب «طبع روان» را به رود نسبت داده و خود کلمه «طبع» که با طبیعت رود در نسبت است. شاعر ابتدا می گوید «بی‌رنگ از آسمان نشانی داری». اشاره به صبغة‌الله دارد. بعد می‌گوید «بی‌ واژه برای خود زبانی داری» که اشاره به صدای رود دارد. چه توحیدی دارد. مو به تن آدم راست می‌کند. و بعد هم کشف اصلی رباعی در بیت دوم می‌آید. در این رباعی هم تصویر هست، هم اندیشه توحیدی.

سعید حدادیان در جمع‌بندی خود درباره کتاب آنات گفت: کتاب آنات کتاب بسیار خوبی است و باید آن را روی چشم گذاشت. معمولا می‌گوییم که همه را در راه «شدن» و در مسیر ببینیم. اما من می‌خواهم بگویم که او «شده است». من نه فردی هستم که به کسی چیزی را امر کنم و فرمان دهم، نه فردی هستم که از کسی چیزی را تقاضا کنم. اما اینجا می‌خواهم از حامد طونی خواهش کنم که این پرچم را رها نکند. شاعری را رها نکند. نمی‌خواهم نسخه تجویز کنم، اما با این رباعی‌هایی که در این کتاب دیدم، به نظر من دامان رباعی را سفت بچسب و فعلا هم رباعی بگو و سراغ قالب‌های دیگر نرو.

دامان رباعی را بچسب و سراغ قالب دیگر نرو!

شاعر آنات، یک شاعر اندیشه‌محور است

محمود حبیبی کسبی دیگر کارشناس حاضر در این نشست، در بخش نخست صحبت‌های خود در این جلسه گفت: در تاریخ ادبیات فارسی پیش از انقلاب، جز خیام شاعری نداریم که منحصرا بر رباعی متمرکز باشد. اما در روزگار ما «رباعی‌سرایی» به عنوان یک گونه مستقل محل تمرکز بعضی شاعران شده است. بعضی شاعران مثل بیژن ارژن، جلیل صفربیگی و میلاد عرفان‌پور بر این قالب متمرکز هستند. در قالب‌های دیگر هم شعر گفته‌اند، اما نقطه تمرکز اصلی‌شان بر رباعی است.

حبیبی کسبی اندیشه را عنصر پررنگ رباعی‌های کتاب آنات دانست و گفت: به نظر من شاعر این مجموعه، یک شاعر اندیشه‌محور است. اندیشه تقریبا در اغلب رباعیذها حضور دارد. کتاب به ۶ بخش تقسیم شده که شاعر هر بخش را با یک مصرع از یکدیگر جدا کرده است. در بخش نخست که با مصرع «هر کس به زبانی سخن از او می گفت» آغاز شده، اغلب شعرها طبیعت‌گرایانه، معنوی و عرفانی است. از عناصر طبیعی مثل آسمان، رود، چشمه، دریا، زمین، گل، غنچه و… در جای جای رباعی‌ها استفاده شده است. نوع نگرش به این عناصر اغلب نگاه عرفانی و کشفی و شهودی است و چیزی نزدیک به نگرش سهراب و عرفان شرقی در این فصل دیده می‌شود. شاعر در این رباعی‌ها با ایماژها و تصاویر طبیعی، حمد حضرت حق را گفته است:

گل‌کرده بهار، غنچه‌ها غرق شهود

هر چلچله و چکاوکی گرم سرود

یکپارچه در حال نماز است وجود

گل‌ها به قیام…

ابر سرگرم سجود…

این رباعی بر خلاف اغلب رباعی‌ها که سه قافیه‌ دارند، چهار قافیه‌ دارد. مصرع سوم با یک هنرمندی و تناسب با فضای مضمونی کلیت رباعی، همراه با قافیه آمده و بدون آنکه ضربه‌ای به موسیقی شعر بخورد، بر اوج و ارتفاع شعر افزوده است. نکته دیگری که در این رباعی از حیث فرمی وجود دارد، این است که شاعر مصرع آخر را شکانده است؛ «گل‌ها به قیام» بالاست و «ابر سرگرم سجود» پایین نوشته شده است. گویی این که خود مصرع هم سجده کرده است.

شاعر کتاب «عدم» آبشخور دیگر شاعر را، توجه به برخی آیات و روایات با خوانش عرفانی دانست و گفت: پیرنگ عرفانی حاضر در برخی شعرهای مجموعه آنات، تحت تاثیر آیات و روایات و ادعیه است. شاعر در این گونه از شعرها تلمیحی به ادعیه دارد. تلمیحی که اغلب خیلی غیرمستقیم و پوشیده در بافت کلام است:

داغی است به سینه‌ام که در باور نیست

داغی که به یاد هیچ خاکستر نیست

در پیش جهنمی اگر هست چه باک؟

از آتش دوری‌ات که سوزان‌تر نیست

بعضی شاعران برای یک دکمه، یک پیراهن می‌دوزند!

این شاعر و پژوهشگر در ادامه به جنبه‌های ساختاری رباعی رسید و گفت: به طور کلی دو نوع رباعی داریم. یک نوع رباعی «رباعی کلیت‌محور» است که کلیت حرف رباعی در چهار مصرع به صورتی متوازن پخش می‌شود. اغلب رباعی‌های کهن این‌گونه هستند. نوع دوم نوعی است که عمده بار عاطفی و مضمون شعر در مصرع آخر جمع شده است. متاسفانه خیلی از رباعی‌های امروز ما طوری است که انگار شاعر برای یک دکمه، پیراهن دوخته است. مصرع آخر گفته می‌شود و دیگر مصرع‌های رباعی به صورت تصنعی ساخته می‌شود. یعنی کل رباعی بر اساس مصرع آخر ساخته می‌شود. این نقص در دوره ما به اوج خود رسیده است و در برخی آثار از رباعی‌سرایان مشهور زمانه ما هم مشهود است. دو نکته در این رابطه وجود دارد؛ نکته اول کیفیت و ارزش مصرع‌ها و نکته دوم ارتباط درهم‌تنیده با کشف اصلی رباعی است، چه از حیث معنایی و چه از حیث ساختاری. رباعی‌های مجموعه آنات از این عیب مبرّی است و مصرع‌ها هم چیزی بر مضمون اصلی شعر می‌افزایند.

حبیبی کسبی در ادامه یکی از تفاوت‌های رباعی امروز با رباعی‌های گذشته را «استفاده بیش از اندازه از اختیارات شاعری» دانست و توضیح داد: در رباعی‌های خیام، مولوی، عطار و رباعی‌های منتسب به ابوسعید خیلی کم پیش می‌آید که ببینیم از اختیارات شاعری استفاده کرده‌اند، اما در روزگار ما از اختیارات شاعری بیش از اندازه استفاده می‌شود؛ تا جایی که رباعی بدآهنگ به گوش می‌رسد. یکی از تفاوت‌های رباعی امروز با رباعی گذشته، همین استفاده گسترده از اختیارات شاعری است. کتاب آنات در چهار پنج رباعی دچار این اختیارات شاعری است که مخل موسیقی شعر هم شده است.

برخی سطرهای این کتاب امکان ضرب‌المثل شدن دارند

شاعر کتاب «دساتیر» شاعران را به استفاده از ظرفیت‌های زبانی روز توصیه کرد و گفت: استفاده از این ظرفیت‌ها در شعر می‌تواند ما را به ضرب‌المثل های جدیدی در زبان فارسی برساند. سطرهایی در کتاب آنات وجود دارد که امکان تبدیل شدن به ضرب المثل را دارند. یکی از نمونه‌های بسیار موفق در این زمینه این رباعی است که مخاطب می‌تواند آن را به ذهن بسپارد و هروقت که زیر باران گریه می‌کند مصرع آخر آن را زیر لب زمزمه کند:

آن شب غم من، دریغ، فهمیده نشد

احوالِ منِ پس از تو پرسیده نشد

افسوس که هنگام خداحافظی‌ات

باران زد و اشک‌های من دیده نشد

محمود حبیبی کسبی در جمع‌بندی خود درباره کتاب آنات گفت: رباعی گفتن کار خیلی سختی است. من رباعی‌سرا نیستم، اما رباعی گفته‌ام. رباعیِ خوب گفتن، خیلی خیلی سخت است. در این کتاب که ۸۲ رباعی است که دست کم ۳۰ رباعی آن درجه یک است.

مجموعه رباعی «آنات» اولین دفتر شعر حامد طونی، دانش‌آموخته فلسفه در مقطع دکتری، اهل لرستان است. این کتاب شامل ۸۲ رباعی است و توسط انتشارات شهرستان ادب به بازار نشر عرضه شده است.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا