مجله مهر > دور دنيا

جنگی از نوع «شناخت»


خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: می‌گوید: همین که درست سه روز بعد از اعلام «حسین یکتا» مبنی بر اینکه زنان ایران به پویش ایران همدل بپیوندند و طلاهای خود را اهدا کنند، سخنگوی ارتش اسرائیل واکنش نشان داد. یعنی مسیری که آغاز کردیم کاملاً درست است و می‌تواند کمر اسرائیل را بشکند. این را «حمید فخار» یکی از فعالان پویش ایران همدل می‌گوید. او بچه محل امام رضاست و در مشهد سکونت دارد، شغلش طراح گرافیک است و کار فضاسازی تبلیغاتی انجام می‌دهد؛ اما کاری که الان تمام وقتش را به آن اختصاص داده است به یک دغدغه شخصی برمی‌گردد.

فخار، سیره پیامبر در عصر هدایت را سرلوحه خودش قرار می‌دهد و به تنهایی از طریق خانواده و بستگان خودش شروع به جمع‌آوری کمک‌هایی برای همدلی با غزه و لبنان می‌کند: «من به کسانی مراجعه کردم که با من آشنایی داشتند یعنی از خانواده و فامیل و اطرافیان شروع کردم. افراد خیلی برخورداری هم نبودند ولی شکر خدا با همان طلاهای کوچک توانستم در بازه زمانی ۵ روزه ۲۰۰ میلیون جمع‌آوری و ارسال کنم.»

او معتقد است: جمع‌آوری این گونه کمک‌های مالی به حزب الله حتی از داوطلب شدن برای نبرد در میدان جنگ هم واجب‌تر است. حتی در جریان انداختن و روایت کردن این پوشش خودش جهادی است که به جبهه مقاومت کمک می‌کند که از لحاظ اقتصادی تأمین بشود و شکاف‌های اجتماعی و امنیتی لااقل به جنگ داخلی لبنان منجر نشود. زیرا اگر بدنه حزب الله ضعیف شود فرصت خوبی برای انتقام گرفتن دشمن ایجاد می‌شود. حتی به اسرائیل نیز کشیده نمی‌شود و حزب الله در خود لبنان نابود می‌شود. یعنی جبهه داخلی‌شان بهم می‌ریزد و از پشت ضربه می‌خورند.

بیشترین موضوعاتی که امروزه در رسانه‌های رسمی مطرح است بحث‌های مربوط به حماسه است. موضوعاتی مثل موشک و نیروهای نظامی و حمله زمینی اسرائیل یا بحث‌های تکنولوژیک همانند تانک مرکاوا و سامانه دفاعی گنبد آهنین. این دست از اخبار بسیار پراهمیت است اما موضوعی که رهبر معظم انقلاب همیشه بر آن تاکید دارند بحث «جنگ شناختی» هست که امروزه بر جهان حاکم شده و حتی خطرناک‌تر از جنگ‌های تسلیحاتی و نظامی در حال حمله‌ور شدن است.

رهبر معظم انقلاب در شرح اهمیت این موضوع فرمودند: «ما باید بحث تبیین را نسبت به حقایق انجام بدهیم و خیلی از حقایق باید تبیین شوند» این جمله به‌معنای این است که هنوز بسیاری از حقایق هستند که تبیین نشده‌اند و یا به‌خوبی این کار انجام نشده است. در مقابل تبیین، حرکت گمراه‌کننده و تحریف‌کننده دشمن وجود دارد که از جوانب مختلف و از صدها طرف به‌سوی جمهوری اسلامی ایران سرازیر شده و می‌خواهد افکار مردم را مورد اثرپذیری سم‌آلود قرار دهد.

حمید فخار با اشاره به نوع روایت‌هایی که از لبنان صورت می‌گیرد، گفت: «مردم لبنان یک سری مشکلات اقتصادی و اجتماعی دارند که آن را در واقع عیان نمی‌کنند و به تبع آن در رسانه‌ها نیز سخنی از این دست مشکلاتشان به میان نمی‌آید. ما صرفاً یک سری حماسه را از مردم لبنان شاهد هستیم. من از دوستان لبنانی خودم خواهش کردم که شما در قالب یک صدا مشکلاتتان را بگویید که من آن را به دست کسانی که به دنبال خدمت رسانی هستند برسانم و این واقعیت کمک‌هایی که لازم است به لبنان بشود را مردم از زبان دوستان لبنانی‌ام بشنوند. ولی دوستان لبنانی من هیچ وقت زیر بار این موضوع نرفتند»

مسئله حزب الله فقط نظامی نیست

از سال ۲۰۱۹ که تحریم لبنان به خاطر حزب الله کلید خورد و همچنین انفجار بندر بیروت که در سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاد. ضربه شدیدی به اقتصاد مردم لبنان وارد شد و تورم تقریباً شش هزار درصدی هفتاد تا هشتاد درصد از مردم لبنان را زیر خط فقر برد که عمدتاً هم جامعه حزب الله را شامل می‌شدند. الان نیز با جنگی که در لبنان اتفاق افتاده است مردم مجبور شدند از ضاحیه به طرف مناطق دیگر لبنان کوچ کنند که همین موضوع شرایط را برایشان سخت‌تر کرده و به غیر از مسائل اقتصادی باعث شده تا مشکلات اجتماعی دیگری نیز در این کشور سر باز کند. یعنی یک قائله حدوداً یک میلیون نفری بر سر حزب الله لبنان هوار شده و حزب الله باید بتواند آن را به نحو احسن مدیریت کند.

فخار فعال پویش ایران همدل در همین رابطه افزود: «دوستان من در لبنان حتی بحث خرید پتو داشتند یعنی طرف با لباس‌های تنش بیرون آمده ولی دیگر نتوانسته به منطقه خودش برگردد چون منطقه دیگر قرنطینه و نظامی شده است. حتی برای مایحتاج اولیه زندگی‌شان مشکل داشتند. الان نیز با شروع فصل سرما مشکل مضاعف شده قیمت سوخت به لبنان به شدت بالا و دسترسی به آن سخت است».

مورد هدف قرار دادن بیش از ۱۴ عدد صندوق مؤسسه خیریه «قرض الحسن» توسط اسرائیل علناً مراودات مالی خانواده‌های حزب الله را مختل کرد. کار این مؤسسه طبق مجوز رسمی وزارت کشور لبنان، یک انجمن اجتماعی حامی اقشار ضعیف در جامعه این کشور به شمار می‌رود و هدف آن اعطای وام بدون بهره و آسان به این قشر است. این‌ها همه نشان دهنده این است اسرائیل با یک تئوری مشخص و برنامه‌ریزی شده وارد عمل شده و طوری مشغول شخم زدن زمین ضاحیه است که روزی حتی قابل سکونت نباشد.

جنگی از نوع «شناخت»

جنگ داخلی در کمین است

لبنان از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ درگیر جنگ‌های داخلی بود که در اثر این جنگ‌ها آوارگی و تلفاتی با آمارهای نجومی به جای ماند. حالا نیز خانواده‌های حزب الله در یک سری مناطقی مستقر شدند که تا چند سال پیش با ساکنان آن مناطق جنگ داخلی داشتند و این خطر بروز مشکلات اجتماعی را در لبنان بیش از گذشته افزایش می‌دهد.

حمید فخار با اشاره به اینکه فرهنگ مردم لبنان تقریباً فرهنگی اروپایی است و نوع غذا خوردن، نظافت و نوع پوشش آن‌ها حتی با مردم ایران متفاوت است، گفت: «خانواده‌ها به شکل فشرده در اماکن حزب الله مستقر شدند مثلاً در آپارتمانی که متراژ آن به ۱۳۰ متر می‌رسد ۴۰ تا ۶۰ نفر اسکان یافتند و این هدفی است که اسرائیل به دنبال آن است. رژیم صهیونیستی قصد دارد با آواره کردن خانواده‌های حزب الله آن‌ها را به مناطق دیگری آواره کند و با هدف قرار دادن این خانواده‌ها مناطقی را که مسیحی نشین هستند را هم بمباران کند. که این امر باعث بروز اختلافات و مشکلاتی از لحاظ اجتماعی می‌شود. یعنی تعارض بین گروه‌هایی که با اسرائیل در ضاحیه مشکلی ندارند و به واسطه خانواده حزب الله الان باید مورد بمباران قرار بگیرند و محل زندگیشان که تا دیروز در امنیت کامل قرار داشته الان نیز ناامن شده است. این‌ها حداقل‌ترین اتفاقاتی است که در لبنان در حال افتادن است. اگر حزب الله از لحاظ مالی تأمین باشد و بتواند زیرساخت‌هایی را فراهم و از خانواده‌ها حمایت کند می‌تواند از این فروپاشی‌های اجتماعی نیز جلوگیری کند.»

جنگی از نوع «شناخت»

روز مبادا فرا رسیده

فخار با یادآوری لزوم کمک اقتصادی به مردم لبنان تاکید می‌کند که ما مردم ایران با انجام اقداماتی می‌توانیم این مشکلات را حل کنیم. بهترین و سریع‌ترین راه هم پویش اهدای طلا به حزب الله است. او ادامه داد: «الان همان روز مبادا فرا رسیده است. حزب الله لبنان سنگری برای ما شده، سنگری که ما به واسطه آن‌ها از جنگ در امانیم. انگار که آن‌ها به جای ما مردم ایران می‌جنگند. مثل یک نیرویی که از ما انتظاری ندارد ولی ما باید بتوانیم کمکشان کنیم چون اگر سد حزب الله بشکند یا خلعی بر آن وارد شود سطح کل مقاومت می‌شکند و اتفاقات بسیار بدتری در منطقه پیش می‌آید. این ضرورت برای مردم باید تبیین شود و این روایات برای کسانی که دغدغه دارند باید گفته شود تا خودشان بتوانند به ضرورت آن پی ببرند. و زمانی که این اتفاق بیفتد مردم بیشتر پای کار می‌آیند. مسئله الان ما روایت هست که باید گفته شود تا مردم به آن اشراف پیدا کنند. حرف‌های تلخ و سنگینی هست اما برای اینکه بتوان نتیجه گرفت لازم است که برخی از آن‌ها برای مردم بازگو شود.»

به عنوان مثال برخی‌ها ایراد می‌گرفتند که چرا طلای مملکت که سرمایه ملی‌ست می‌خواهد به لبنان برود. در صورتی که طلاها در بازار ایران فروخته می‌شود و هزینه آن است که به لبنان ارسال می‌گردد. این ایرادات به حق است و باید پاسخ داده شود تا ابهامی برای کسی به وجود نیاید.

از یک ماه پیش تا الان این پویش در سراشیبی افتاده است و لازم است که در کل کشور جاری شود. اگر هر شخصی حتی آن طلاهای ریز و سبک خود را که به ان احتیاجی ندارد را اهدا کند در نهایت این تبدیل به عدد بزرگی خواهد شد: «اگر در ایران این حرکت شکل بگیرد و به مدلی تبدیل شود به دلایلی همچون دست به خیری در نذورات و خیرات مردم عراق، با توجه به اربعین حسینی در کشور عراق حتماً موفق‌تر خواهد بود. همچنین طلای خانم‌های عراقی سنگین‌تر هست و عیار خیلی بالایی دارد. بحرین، کویت پاکستان، هندوستان و… کشورهایی هستند که رواج این پویش داخل آن‌ها جوابگو خواهد بود.»

هرچه کم برخوردارتر، بهتر

حمید فخار در پاسخ به این سوال که معمولاً چه کسانی به غیر از خانم‌ها و از چه طبقه اجتماعی از این پویش حمایت می‌کنند گفت: «به غیر از خانم‌ها آقایان هم به طرح این ایده رسیده‌اند که انگشترهای خود را به مقاومت اهدا کنند. تا به حال نیز به مبلغ ۱۰ میلیون تومان انگشتر مردانه جمع آوری و به سایت ایران همدل واریز شده است. من وقتی این ضرورت را حس کردم، در نزدیکان و اقوام خودم طلا جمع آوری کردم. برایم جالب بود که کسانی که مقدار کمی طلا داشتند با من همراه شدند و از بین دو تکه طلا یک تکه آن را به مقاومت اهدا کردند. اتفاقاً کسانی که کم برخوردارتر بودند کمک بیشتری کردند.»

او یادآور می‌شود: «برخی‌ها کمپین جمع آوری لباس‌های دست دوم یا حتی چادر مشکی به راه انداخته‌اند که بهتر است این حرکت به این شکل صورت نگیرد زیرا پوشش مردم لبنان با ما نیز متفاوت است و اگر هم این گونه اقلام جمع آوری شود کمک چندانی نمی‌کند. در لبنان مشکل خرید وجود ندارد و بازارها فعال هستند. تنها مشکلی که در حال حاضر مشهود هست، وجه نقد است.»

زوج جوانی بودند که چندین سال به کربلا نرفته بودند و دلشان برای دیدن دوباره بین الحرمین پر می‌کشید، دو عدد ربع سکه خریداری کرده بودند تا با مابه‌ازای مبلغ سکه‌ها امسال بتوانند راهی کربلا شوند اما از زمانی که حضرت آقا دستور کمک به لبنان را صادر کردند تصمیم گرفتند آن دو سکه را به مقاومت اهدا کنند. می‌گفتند کربلا رفتن الان برای ما واجب نیست اما کمک به مقاومت واجب است و باید این دو سکه را تقدیم می‌کردیم.

دوستی داشتم که یک روز با یک جفت گوشواره دخترانه به سراغ من آمد تا آن را تقدیم جبهه مقاومت کند. از او که جریان گوشواره‌ها را پرسیدم گفت دخترم از مدرسه که به خانه برگشت با همان لباس فرم جلوی من ایستاد و گوشواره‌هایش را از گوشش در آورد و گفت من بیشتر از این ندارم اما همین را ببر و برای لبنان ارسال کن.

دختر دیگری بود که گوشواره برای گوشش ایجاد حساسیت کرده بود خانواده قصد داشتند آن را با یک پلاک طلا تعویض کنند که دخترک خودش می‌گوید لازم نیست آن را تعویض کنید، آن را بفروشید و پولش را به لبنان بدهید. من از پلاک می‌گذرم تا حداقل کودکان لبنان کمی به آرامش برسند.

تمامی کسانی که عمدتاً در پویش مشارکت می‌کنند پول اضافی یا پس اندازی نداشته‌اند و تماماً چیزی را اهدا کرده‌اند که اتفاقاً مورد نیاز خودشان نیز بوده است. مردم در این جریانات حتی رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند زیرا می‌آموزند از وابستگی‌های دنیوی‌شان دل بکنند که رشد آن‌ها را نیز به دنبال خواهد داشت.

جنگی از نوع «شناخت»



منبع:مهر

دکمه بازگشت به بالا