انتقام «نیوجرسی» به سبک سریالهای نمایش خانگی؛ ماجرای خودکشی در ایرانشهر چیست؟
به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «نیوجرسی» به کارگردانی سعید دشتی در چهارمین روز از چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه رفت. نمایشی که فضایی اجتماعی با روایتی غیرخطی داشت و قصه تا حدودی فضای سریالهایی با تم انتقام و خون پاشی این روزهای شبکه نمایش خانگی را تداعی میکرد.
نمایش «نیوجرسی» در ۲ سانس ساعت ۱۸ و ۲۰:۳۰ در سالن سمندریان به صحنه رفت و توانست مخاطبش را تا پایان با خود همراه کند.
این نمایش با حضور پنج کاراکتر اجرا شد که از جمله بازیگران آن میتوان به امیرحسین فتحی و مهتاب ثروتی اشاره کرد. افتتاحیه نمایش مونولوگی از مهتاب ثروتی درباره خودکشی بود و ماجرا با همین خودکشی در یک دریاچه شروع میشد؛ خودکشیای که البته قهرمان آن زنده میماند و قرار است یکی یکی کاراکترهای داستان را به سرانجام اعمالشان برساند.
سعید دشتی کارگردان این نمایش پیش از این تجربههای مختلفی در حوزه تئاتر، سینما و سریال داشته است و آثاری چون «تهران پاریس تهران» را به صحنه برده است. او همچنین در سریالهای مختلفی از جمله «پوستر شیر» به ایفای نقش پرداخته است.
دشتی در تجربه جدید خود ماجرایی از یک قصه معمایی جنایی را به تصویر میکشد. دختری که همه شهر عاشق او هستند اما به هیچیک از خواستگارانش جواب نمیدهد تا اینکه چند روز ناپدید میشود … فرم قصه روایتی غیرخطی دارد و داستان از زاویه شخصیتهای مختلف برای مخاطب روایت میشود. این ساختار میتواند ریتم نمایش را بالا ببرد و دست کم از کلیشه یک روایت یک دست و خطی به دور باشد.
صحنه دکور ساده ای دارد، یک المان آهنی که به تناسب هر موقعیت از قفس زندان تا موارد دیگر از آن بهره گرفته میشود و در طول نمایش میدان بازی بازیگران است. برخی کاراکترها دیالوگها را با فضایی طنازانه جلو میبرند که کمی از زهر و تلخی قصه برای مخاطب بکاهد.
آب و تابی که برای قصه داده میشود و شرحی که از زبان کاراکترها میرود مخاطب را بیشتر و بیشتر در انتظار اتفاقات پیش رو میگذارد. از این حیث شاید قصه مثل برخی فیلم و سریالهای ایرانی است که روند خود داستان از پایان بندی جذابتر میشود و کارگردان به یک باره قصه را خاتمه میدهد.
قصه همانطور که در ابتدا گفته شد شبیه برخی از سریالهای شبکه نمایش خانگی است که کاراکترها بی محابا خشونت میورزند و حتی کسی که عاشق تختی است میتواند دست به ناجوانمردانه ترین اتفاقات بزند. تمی که شاید این روزها برای صحنه تئاتر کمی قدیمی و کهنه هم به نظر برسد و حتی بیشتر برای فیلمنامهای سریالی یا سینمایی مناسب باشد.
دشتی البته این تم را با لحن متفاوت دیالوگ گویی ها، بازیها و اکت های کاراکترها تئاتری کرده است مثل صحنهای که ۲ کاراکتر نمایش از هم دور و نزدیک میشوند و این بخش با حرکت متفاوت نور به صحنهای خاص بدل میشود. در این نمایش ترکیب کلی بازیگران با هم تناسب دارد اما به نسبت نقشهایی که در قصه تعریف شده و فضاسازی و ذهنیتی که برای مخاطب خلق میشود از لوکیشن و طبقه اجتماعی افراد، تا عرف جامعه و … انتخاب بازیگران میتوانست متفاوتتر باشد.