استان ها > البرز

البرز استان شعرخیزی است



مجید افشاری در گفت‌وگو با ایسنا درباره جایگاه اجتماعی شعر و شاعر گفت: شعر یک امر انسانی است. امر هنری متصل به ذات انسانی که با حیات و زیست اجتماعی انسان پیوند خورده است.

وی افزود: اگر اینگونه نگاه کنیم که یک شاعر صرف نظر از توانایی و استعداد در شعر سرایی، یک شهروند است، در این زمان می‌توانیم بگوییم که هنر این شهروند می‌تواند به مثابه یک ابزار برای انتقال پیام باشد، می‌تواند به جامعه خاستگاه معرفی کند و در بزنگاه‌های عاطفی و اجتماعی شاعر نقش آفرینی کند.

افشاری ادامه داد: نقش آفرینی برای هنرمند برخی اوقات ضرورتی ندارد. می‌تواند یک رفتار جزیره‌ای داشته باشد، تافته جدا بافته باشد و به عنوان یک کلیت منزوی، از جامعه دور ایستاده و جامعه را تماشا کند، اما دریافت‌های خود را با جامعه به اشتراک بگذارد.

افشاری ادامه داد: اما با فضایی که رسانه در حال حاضر ایجاد کرده با یک الگوی جهانی مصرف مواجه هستیم. یعنی یک الگوی مادر در دنیا داریم که بر مبنای بده بستانی، تولید و مصرف است. در این الگوی کلان شاعر یک شهروند است و باید یک محصول برای مصرف ارائه کند.

این پژوهشگر ادبی عنوان کرد: این به معنای تنزل دادن والایی و جایگاه هنر نیست، بلکه وقتی بتوانیم در این جهان مصرف حضور موثر داشته باشیم، چه اشکالی دارد که خوراک سالم به مخاطب آن پیشنهاد بدهیم.

وی در خصوص نقد گفت: معتقدم بدون ابزار نمی‌توان نقد کرد و باید در زمینه ابزارمان را بشناسیم و بعد برای نقد یک اثر اقدام کنیم. خیلی موارد در نقد اغلب ناقدان پیشینه مطالعاتی دقیق و درستی ندارند و وقتی با متنی روبه‌رو می‌شوند، معمولا سعی می‌کنند که مکاشفه‌ها و یا دریافت‌های فردی خود را در متن جستجو کنند.

این شاعر معاصر در ادامه افزود: اگر متن منطبق با درک و دریافت آنها از هنر باشد، مطلوب بوده و ستایش می‌شود. اما اگر متن، نوشتار یا یک اثر هنری را منطبق با سلایق خود نبینند، معمولا با آن زاویه پیدا می‌کنند. این شکل اصلا پذیرفته نیست و یک نوع مصادره کردن اثر به نفع دریافت‌های نقد کننده محسوب می‌شود.

وی یادآور شد: اما اگر بخواهیم نقد را تعریف کنیم، نقد یعنی ساخت گشایی اثر، منهای ارزش داوری. این یعنی اینکه اثر چه ویژگی‌های زیباشناسی دارد، نظام معنایی آن چیست، واژه‌های هستی شناسی آن چیست و شیوه‌های پرداخت مولفه‌های آن اثر به چه شکل است. صرفه نظر از اینکه مقبول باشد و یا اینکه رد شود.

این مدرس ادبی بیان کرد: تمام مشکلی که در نقد داریم در زمینه آموزش است، وقتی کسی که ناقد است اما با مفاهیم و تعاریف شعر آشنا نیست، معمولا ذوقی نظر می‌دهد. اما وقتی در نقد شما مقدمات را پیش نیازها را بیان می‌کنید، مخاطب درک مطلب بهتری دارد.

افشاری گفت: در محافل، مجامع ادبی و حتی در دانشگاه‌ها یک کتاب مرجع برای تعاریف نقد نداریم. وقتی به عنوان کشوری شناخته شده‌ایم که مهد شعر و ادب است، نبود این کتاب مرجع خیلی جای دقت دارد. از این رو حسب دغدغه شخصی و با تجربه ۳۰ ساله‌ای که داشتم این را به صورت کتاب در خواهم آورد و به زودی به مخاطبان حرفه‌ای شعر تقدیم خواهم کرد.

 افشاری در خصوص شعر و فعالیت شاعران در استان البرز گفت: حداقل این است که یکی از بهترین ناشران در حوزه شعر در این استان فعالیت می‌کند و آثار شایسته‌ای را معرفی و به بازار عرضه کرده‌ است. در نهایت می‌توان گفت که استان البرز یک استان شعر خیز بوده و شاعران نامداری چون شاملو را به خود دیده است.

وی درباره انجمن‌های ادبی ادامه داد: انجمن‌ها و محافل ادبی در کرج هنوز نفس می‌کشند و این خیلی مهم است. اما گروه‌هایی هستند که بر باور خودشان استوارند، کسی را درون خود راه نمی‌دهند و وارد هیچ چشم انداز و نگرش تازه‌ای در مورد شعر نمی‌شوند. البته این اشکالی ندارد و همین که ساحت هنر این امکان را می‌دهد که مدل فردی و گروهی خودشان را داشته باشند، ارزشمند است.

وی خاطر نشان کرد: متاسفانه دیده می‌شود که اثرهای هنری شاعران را بدون رعایت حقوق صاحب اثر به نام خود درج می‌کنند و این اشتباه است. ما قانون کپی رایت نداریم و به سادگی در رادیو و محافل ادبی شعر و قطعه ادبی شاعری را می‌خوانند، اما نامی از شاعر آن نمی‌آوردند و این زمانی به یک فاجعه تبدیل می‌شود که اثر را به نام خودشان عنوان‌ می‌کنند.

وی مطرح کرد: به دلایلی نمی‌توانیم جلوی دزدی مطالب و یا حفظ نام صاحب اثر را داشته باشیم. اما موثرترین موضوع در این زمینه به فرهنگ ما برمی‌گردد. متاسفانه وقتی اثری توسط کسی دزدیده می‌شود، این صاحب اثر است که باید ثابت کند که متعلق به اوست و این خیلی غم انگیز است. یعنی کسی که اثری دیگری را به نام خود درآورده زیر سوال نمی‌رود.

این شاعر معاصر ادامه داد: اولین ماجرا این است که همه هزینه‌ها متوجه مولف می‌شود و دوم اینکه جامعه ما وقتی قانونمند نشده، حقوق مولف و صاحب اثر رعایت هم نمی‌شود. از این رو جنبه اخلاقی خیلی مهم است و تا این اصل در انسان‌ها نهادینه نشود، هر چقدر قانونگذاری هم اتفاق بیافتد فایده‌ای نخواهد داشت.

این نویسنده و پژوهشگر اظهار کرد: این موضوع ریشه تربیتی، معرفتی و اجتماعی دارد و باید آسیب شناسی شود. اما اگر بخواهیم دفعتا جلوگیری کنیم به نظرم می‌تواند یک مرجع رسمی برای رسیدن به این شکایات با مستندات باشد و جرایمی را در نظر بگیرد تا به تدریج یک صورت رسمی در جامعه پیدا کند.

این نویسنده کتاب درباره یکی از سروده‌های خود افزود: یک غزل اجتماعی با عنوان «باری سوار گرده مردم نکرده‌ایم» دارم که علی رغم اینکه در کتاب چاپ شده و در سایت‌ها به نام من وجود دارد، اما متاسفانه بسیاری از افراد دراز دستی کرده و آن را به خود نسبت داده‌اند. می‌خواهم این غزل که زبان حال جامعه امروز ماست در این گفتگو منعکس شود و در اختیار مخاطب قرار گیرد.

باری سوارگرده مردم نکرده‌ایم

باری سوار گرده مردم نکرده‌ایم

خود را به نعمتی گذرا گم نکرده‌ایم

دست تهی ما و تهی دستی تنور

یک جو طمع به خرمن گندم نکرده‌ایم

دریای شوربخت و صبوریم، سالهاست

توفان چشیده‌ایم و تلاطم نکرده‌ایم

جنگل گواه باش اگر خانه سرد بود

یک شاخه از درخت تو هیزم نکرده‌ایم

زور زبانِ منطقمان می دهد نشان

ما با زبانِ زور تکلم نکرده‌ایم

از روی خشم سنگِ ترازوی عدل را

هرگز نثار شیشه ی مردم نکرده‌ایم

با خون دل وضوی عبادت گرفته‌ایم

با خاک هر دیار تیمم نکرده‌ایم

ما را به جرم آینه بودن شکسته‌اند

زیرا به روی رنگ تبسّم نکرده‌ایم

انتهای پیام



منبع:ایسنا

دکمه بازگشت به بالا