در این برنامه از موضع بالا به پایین با مردم صحبت نمیکنیم
یوسف نادریمنش ـ تهیهکننده «خانه ایرانی» ـ درباره ساختار این مجموعه و ایده شکل گیری آن به ایسنا توضیح داد: ایده اولیه برنامه از جایی آغاز شد که ما در گروهمان سالها درباره گونه «رئالیتی شو» بهعنوان الگوی مادر قالبهایی که پس از مستندها برای تلویزیونها ساخته شدهاند، بحث و تبادل نظر داشتیم. در ایران، الگوهای شناختهشده و معرفیشده در این زمینه عمدتاً مستندمسابقههای رئالیتی و بهطور خاص گیمشوها بودهاند که مخاطبان از طریق آنها با این گونه آشنا شدهاند. اما شکل اصیلتر یا گونه ابتدایی این قالب، در واقع خودِ «رئالیتی شو» است. ما در برنامه «خانه ایرانی» تصمیم گرفتیم این گونه را مورد آزمون قرار دهیم و آن را مطرح کنیم. تصور میکردیم ظرفیتهایی در این الگو وجود دارد که میتوان از آنها بهره گرفت. به عبارتی، مبنای شکلگیری برنامه «خانه ایرانی» از همین نقطه آغاز شد.
نادریمنش افزود: علاوه بر این، به نظر میرسد گونهای از رئالیتی شو که در فضای مجازی توسط مردم تولید میشود، نظیر ولاگها، ویدئوهای زندگی روزمره، یا محتوای تصویریای که مردم در قالب عکس یا فیلم میسازند، شکل مردمیشده این نوع برنامههاست. در ذهن ما این بود که رسانه ملی هنوز فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری بر روی این گونه دارد. البته، این تجربه نخست است و بیتردید، تجربههای اولیه همواره با خطا همراهاند، اما بهنظر میرسد اتفاق خوبی در این میان رقم خورده است.
او درباره هدف اصلی «خانه ایرانی» و همچنین در پاسخ به اینکه این برنامه آمد تا چه خلاءای را پر کند؟ گفت: گونه «رئالیتی شو» ذاتاً کارکردهایی چون الگوسازی مثبت، سلبریتیسازی از دل مردم (به معنای مثبت آن و نه شکل زرد و سطحیاش)، و ارائه الگوهای ملموس و روزمره دارد؛ کارکردهایی که سالهاست در کشورهای مختلف دنیا مورد توجه قرار گرفتهاند. البته، در کنار این استفادههای مثبت، برخی بهرهبرداریهای منفی نیز از این قالب انجام شده و محتواهایی با ویژگیهای سطحی یا زرد نیز تولید شدهاند. ما معتقد بودیم که زندگی یک خانواده ایرانی اصیل، به خودی خود حرفهایی برای گفتن دارد. صرف تماشای مناسک زندگی، جریان روزمره و طبیعی آن، خود موضوعی درخور توجه است. بسیاری از اوقات، انسان درگیر سختیهای زندگی روزمره میشود و فراموش میکند که در کنار این دشواریها، عناصر مثبت و دلگرمکنندهای نیز وجود دارند که بهمرور در میان سیاهیها گم میشوند.
در «خانه ایرانی» اتفاقات عجیب و خارقالعادهای رخ نمیدهد
این تهیهکننده با اشاره به «خانه ایرانی» گفت: در این برنامه، اتفاقات عجیب و خارقالعادهای رخ نمیدهد، اما در بسیاری از موقعیتها، سؤالات مهمی مطرح و پاسخ داده میشوند، احساسات خوبی به مخاطب منتقل میشود؛ گاهی عبرتآموز است، گاهی امیدبخش و در بسیاری از لحظات، حس همذاتپنداری ایجاد میکند. همین ویژگیها دلیل اصلی انتخاب این قالب برای ما بود؛ چرا که «رئالیتی شو» برگرفته از زیست واقعی و تجربه زیسته مردم است.
وی افزود: یکی از خلأهایی که احساس میکردیم باید پر شود، این بود که امروزه مردم بهطور گستردهای در حال تولید محتوای شخصی در قالب تصویر و ویدیو هستند. این محتوای مردمی، از نظر ما، نسخههای سادهشدهای از رئالیتی شوها به شمار میروند و این صرفاً دیدگاه ما نیست، بلکه مورد تأیید متخصصان این حوزه نیز هست. از همین رو، ما تصمیم گرفتیم سراغ الگوی مادر برویم و تلاش کنیم فرصتی برای رسانه ملی فراهم کنیم که بتواند با زبان مردم با آنها سخن بگوید، با همان زبانی که خودشان در تولید محتوا از آن بهره میبرند و نه از موضعی بالا به پایین. بر این اساس، تصمیم گرفتیم از جنس رفتاری که مردم آن را پسندیدهاند، استفاده کنیم و با اعتماد به مخاطب، از دل خود او با او سخن بگوییم.
نادریمنش درباره تفاوت خانه ایرانی با آثار مشابهی همچون «خانه ما» در چیست؟ اظهار کرد: برنامههایی نظیر «خانه ما» در دسته مستند مسابقهها قرار میگیرند؛ در حالی که «خانه ایرانی» اساساً از جنس دیگری است. در مستندمسابقهها، هویتسازی فردی نقش پررنگی ندارد و آنچه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، ایجاد نوعی رقابت با هیجاناتی دلپذیر و سرگرمکننده است. در «خانه ایرانی»، تمامی هیجانات، احساسات، فراز و فرودها، واقعی و برگرفته از زیست حقیقی سوژههاست. گرچه آن برنامهها نیز از گونه «رئالیتی» الهام گرفتهاند و در ادبیات حرفهای با عناوینی چون «ریالیتی گیم شو» یا «مستند مسابقه» شناخته میشوند، اما به نوعی میتوان گفت که بخشی از عمق رئالیتی و الگوپردازی آن را در ازای ایجاد هیجان مسابقه کنار گذاشتهاند. طبیعتاً نمیتوان همزمان همه وجوه مثبت را با هم داشت.
این تهیهکننده درباره چالش تولید این مسابقه نیز توضیح داد: در حوزه تولید محتوا با چالشهایی مواجه بودیم. بودجهبندی برنامه از نظر مالی محدود بود و این مسئله موجب شد نتوانیم برخی موقعیتهایی را که در ذهن داشتیم، آنطور که باید و شاید، بهوجود بیاوریم. اگر منابع مالی بیشتری در اختیار داشتیم، قطعاً میتوانستیم موقعیتهای متنوعتری خلق کنیم، خانوادهها را در موقعیتهای بیشتری قرار دهیم و از لوکیشنهای گوناگونتری استفاده کنیم.
وی تاکید کرد: یکی دیگر از چالشهای اساسی، مسئله تفاوت تصویر موجود در سطح جامعه با آنچه رسانه ملی ملزم به نمایش آن است، بود. این اختلاف بهویژه در زمینههایی همچون حجاب، پوشش، رفتارها و هنجارهای اجتماعی میان مردم نمود پیدا میکند. چنین تفاوتهایی میتوانند در تولید برنامههایی از این جنس، که ناگزیر باید به میان مردم بروند و در بطن جامعه فیلمبرداری کنند، بحرانساز شوند و موانعی جدی ایجاد کنند.
به دنبال رقابت یا نمایشی ساختگی نبودیم
این تهیهکننده درباره قالب برنامه «خانه ایرانی» گفت: قالب برنامه ما رئالیتی شو گونه و در واقع فرم مادر بسیاری از قالبهای تلویزیونی معاصر همچون گیمشوها، تلنتشوها و دیگر برنامههایی است که از حضور مردم به عنوان ستاره یا استعداد بهره میگیرند. این گونهها از یک خانواده محسوب میشوند و در عین داشتن تفاوتهای ساختاری، میان آنها مبادلات فرمی و محتوایی قابل مشاهده است. اما آنچه ما در «خانه ایرانی» پیگیری کردیم، بهرهگیری از شکل خالص رئالیتی بود؛ گونهای که تمرکز آن بر شخصیتها و موقعیتهای واقعی زندگی افراد است و نه بر رقابت یا نمایشی ساختگی.
تهیهکننده «خانه ایرانی» در پایان گفت: یکی از دلایلی که ما برنامه را در قالب مسابقه طراحی نکردیم، تمایل به حفظ اصالت و تمرکز بر زندگی واقعی افراد بود. مسابقهمحور کردن برنامه، اگرچه میتواند جذابیت و هیجان لحظهای ایجاد کند اما بخشی از عمق و ظرفیت واقعی رئالیتی شو را قربانی میکند. از سوی دیگر، در نسخههای موفق این قالب در سطح جهانی، شاهد ادامهدار بودن فصلها و صمیمیتر شدن مخاطب با شخصیتها هستیم. برخی کشورها نیز از این قالب در راستای اهداف فرهنگی، تربیتی یا حتی تجاری بهره گرفتهاند. در نهایت، اینکه چگونه از ظرفیتهای این قالب بهرهبرداری شود، به رویکرد سازندگان و هدفگذاری رسانهای بستگی دارد.
انتهای پیام