فرهنگ و ادب > کتاب و ادبیات

نقد باید ترمز ولنگاری سطحی نویسی را بکشد



تهران فرهنگی: نشست آسیب شناسی نقد ادبی با تبیین نقش محافل علمی و دانشگاهی در توسعه و رشد نقد ادبی توسط مؤسسه فرهنگی و هنری راوی قلم زرین در کافه کتاب ونک برگزار شد.

محمود قلی پور مترجم و منتقد ادبی در ابتدای این نشست با بیان اینکه داستان نویسی و نقد ادبی در ایران ذوقی و دلی است و منشأ آکادمیک ندارد، گفت: در حوزه آکادمیک ومحافل علمی درخصوص مطالعات نقد ادبی پژوهشهای خوبی انجام می شود، اما این حوزه با فضای عینی و واقعی ادبیات ایران ارتباط ندارد.

وی افزود: انفصال بین فضای دانشگاهی و فضای عینی داستانویسی موجب عدم ورود نقد علمی به فضای داستانویسی کشور شده است.

این مترجم با انتقاد ازضعف خلاقیت هنری درآثار داستانی ادامه داد: در مقالات و کتابهای منتشر شده داستان غالباً چیزی به نام عناصر داستان وجود ندارد، لذا منتقدان ادبی باید در همه حوزه‌ها ی علوم اجتماعی و جامعه شناختی و… مسلط باشد تا در نقد آثار هم موفق شود.

قلی پور در خصوص اهمیت و جایگاه نقد ادبی گفت: آبشخور ادبیات نقد است و نقد نویسنده را می سازد و به او چیرگی می بخشد اما ما آن را جدی نگرفته ایم. این فرآیند باید از طریق آموزش آغازشود اما شما می بینید که در کلاس های ادبی داستانویسی سهل انگاری عجیبی رخ می دهد و به چند موضوع و محور خلاصه می شود. البته این اتفاق در اروپا هم بعد از عصرروشنگری با تقلیل همه چیزها به عناصر محدود، همه چیز ساده انگارانه گرفته شده است ما باید این ساده انگاری را کنار بگذاریم تا به مسایل پیچیده تر برسیم اما مشکل از آنجا نشأت می گیرد که ساده نویسنده کردن و ساده نویسنده شدن موجب جذب مخاطب بیشتر می شود.

وی با اشاره به ابزار نقد درست گفت: منتقد برای ابراز نقد ادبی باید فلسفه و جامعه شناسی را بخواند و بشناسد و تاریخ خود را بخواند، غالب هنرآموزان کلاس‌های داستانویسی دنبال شهرت هستند اما با ید بدانند با ۳۰۰ جلد شمارگان کتاب نمی توان به شهرت رسید لذا باید با شناخت درست وهمه جانبه و مطالعات جامع به این عرصه وارد بشویم. بخشی از ادبیات ما به هویت ملی ما بر می گردد. نقد باید به نویسندگان ضعیف هشدار بدهد. اگر ترمز این وادی را نکشیم، زبان فارسی را از دست می دهیم. نقد باید ترمز این ولنگاری نویسی، سطحی نویسی و ضعیف نویسی را بکشد.

در ادامه سید محمد حسین حسینی گفت: خلاقیت نویسنده و پرورش ایده در نقد مهم است. البته مخاطبی هم که نویسنده است از نقد استقبال نمی کند. ضرورت وجود نقد غیرقابل انکاراست اما نه نویسنده و نه ناشر از نقد استقبال نمی‌کنند و در فضای آکادمیک هم تنها دو واحد دروس دانشگاهی دررشته ادبیات دیده شده که بی نتیجه است.

سپس سعیده اسداللهی گفت: اصولاً جامعه ما نقد پذیرنیست وفضای ادبی هم تابعی از فضای اجتماعی و سیاسی است که نقد پذیر نیستند.البته باید تأکید کرد نقد کردن کردن به معنی تخریب کردن وکوبیدن نیست، مسئله اساسی این است که داستانویسی ونقد ادبی را در دانشگاه نداریم و در دانشکده هنر هم داستانویسی جدی گرفته نمی شود.

وی ادامه داد: مسئله اساسی دیگر اینجاست که باید این رشته به شکل آکادمیک و دانشگاهی تدریس شود و مطالعات اساسی و زیربنایی علمی داشته باشد چرا که همه این کار شهودی نیست. نویسنده به مطالعات و شناخت متنوع و خاصی نیازمند است. الان فقط آثار ترجمه و رمان‌هایی که جایزه ادبی از جشنواره های مطرح گرفته اند می فروشند و مخاطب دارند و آثار کوتاه داستانی نمی فروشند و مخاطب ندارند.

این منتقد در پایان گفت: البته از سویی منتقدان ما هم سواد نقد را ندارند و آثار نقد ادبی هم مخاطب ندارد. وقتی نویسنده پذیرا نباشد و به چند تجربه بسنده می‌کند و علوم انسانی را جدی نگیرد، شرایط همین خواهد بود.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا