صداقت جباری: خوشنویسان از رندانهنویسی و آزادنویسی خط کلهر الهام بگیرند
به گزارش خبرنگار مهر، کمتر از یک ماه پیش، مراسم رونمایی از کتاب نفیس «دیوان حافظ» به قلم میرزا محمدرضا کلهر، با حضور اساتید خوشنویسی کشور همچون غلامحسین امیرخانی، حمید عجمی، علی شیرازی، اسرافیل شیرچی، امیراحمد فلسفی، صداقت جباری، محمد زرویی نصرآباد، امیر عبدالحسینی و سیدشهاب الدین شکیبا در مؤسسه فرهنگی هنری نام برگزار شد. موسسه فرهنگی هنری نام در راستای اهداف خود که ایجاد دسترسی عموم جامعه به آثار هنری فاخر در قالب محصولات فرهنگی متنوع است، این کتاب را که از مجموعه گنجینه حوزه هنری است، منتشر کرده است.
صداقت جباری هنرمند خوشنویس باسابقه در گفتگو با خبرنگار مهر درباره «دیوان حافظ» میرزا محمدرضا کلهر و نقش و تاثیر کتابت این هنرمند در جریان خوشنویسی معاصر بیان کرد: همه ما میدانیم که میرزامحمدرضا کلهر یکی از ارکان خوشنویسی ما در خط نستعلیق بوده و هست. در گذشته تعریفی از میرزامحمدرضای کلهر شده بود که شاید هیچ وقت حق او را ادا نکرده باشد؛ وی علاوه بر نگارش و کتابت چندین سفرنامه و کتاب، با روزنامههای مختلفی نیز همکاری داشت، بنابراین خطوطش با چاپ سنگی منتشر میشدند و لرزان، کمرمق و خردهشده به نظر میرسند.
وی تصریح کرد: وقتی که کسی کار اصل کلهر را میبیند، احساس میکند که هر آنچه در ذهنش بوده، با هر آنچه در اصل وجود دارد، تفاوت ماهوی جانانهای دارد. کتاب «دیوان حافظ» که هماکنون با خط میرزامحمدرضای کلهر چاپ شده است، نیز در قد و قواره خطوط اورجینال میرزای کلهر نیست اما از این نظر که یک کتاب کامل است، ارزش دارد.
جباری بیان کرد: همه خوشنویسان آرزوی کتابت «دیوان حافظ» را دارند. حتماً میرزارضا کلهر نیز میخواسته این کتاب را بنویسد، بنابراین برای رسیدن به خواستهاش قلم زده و کارهای بداههای را نیز در جریان کار، انجام داده است.
وی با اشاره به الگوبرداری از گذشتگان، گفت: ما در کتاب «دیوان حافظ» به کتابت میرزامحمدرضا کلهر، یک نوع قلندری، رندانهنویسی و آزادنویسی میبینیم؛ این کتاب برای اهل فن، کتاب ارزشمندی است و در واقع اهل فن میتوانند از نوع قلمی که در این کتاب به کار رفته برای آثار خودشان الهام بگیرند.
این هنرمند خوشنویس در پایان درباره تاثیر کتابتهای قدیمی بر خوشنویسی امروز، تاکید کرد: از نظر من، چاپ کتابهایی چون این «دیوان حافظ»، میتواند روی کار خوشنویسان معاصر تاثیر بگذارد. این آثار مانند صفحه گرامافون پر از خط و خشی هستند که اهل فن میتوانند هر آنچه را که بخواهند، از آن درک کنند. این در صورتی است که شاید مخاطب عادی آن را همان صفحه گرامافون پر خط و خش بداند و در اینجا است که متوجه میشویم نگاهها متفاوت است.