«طوفانالبکاء»؛ شاهکار هنری قاجاری که مرثیه عاشورا را جاودانه کرد

خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: در فرهنگ عامیانه ایران، به ویژه در پهنای ادبیات آئینی، آثاری وجود دارند که نه تنها روایتگر یک داستان، بلکه بازتابدهنده لایههای عمیق تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک دورهاند. «طوفان البکاء» از همین دسته آثار است؛ کتابی که با زبانی هنرمندانه و روایتی پرکشش، مخاطب را به دل رویدادهایی میبرد که کمتر در متون رسمی ثبت شدهاند. این اثر، تلفیقی از روایتهای مستند و خیال ادبی است، که توانسته پلی میان تاریخ و ادبیات بسازد و در عین حال، پرسشهای تازهای درباره هویت، حافظه جمعی و سرنوشت یک ملت را پیش روی خواننده قرار دهد.
اهمیت «طوفان البکاء» تنها در پرداخت موضوع و ساختار آن خلاصه نمیشود، بلکه جایگاهش در میان آثار مشابه نیز قابل توجه است؛ اثری که هم از نظر محتوایی غنی است و هم از منظر سبک و روایت، ویژگیهای منحصر بهفردی دارد. چنین جایگاهی باعث شده تا این کتاب، در میان پژوهشگران و علاقهمندان ادبیات جدی، بهعنوان یکی از منابع ارزشمند برای شناخت بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران شناخته شود.
در همین راستا، برای واکاوی دقیقتر این اثر، سراغ مهدی تمیزی رفتهایم؛ پژوهشگر و منتقدی که «طوفان البکاء» را با دقت و نگاهی تحلیلی مطالعه کرده و نکات قابل توجهی درباره ساختار، مضمون و پیامهای آن دارد.
در گفتوگوی پیشرو، او از اهمیت این کتاب، جایگاه آن در میان متون مشابه و نسبتش با حافظه تاریخی جامعه سخن میگوید.

شما «طوفان البکاء» را یکی از آثار شاخص و ارزشمند در ادبیات آئینی ایرانیان میدانید. چه ویژگیهایی در این کتاب باعث شده که آن را در زمره ذخایر مهم فرهنگی و ادبی کشور قرار دهید؟
اگر به مجموعه آثار منتشرشده درباره فرهنگ عاشورای ایرانیان نگاه کنیم، «طوفانالبکاء» جایگاهی منحصربهفرد دارد. این اثر نه فقط یک متن آئینی با ساختاری شیعی، بلکه یک گنجینه هنری است که در دوره قاجار، با زبانی شیوا و تصاویری تماشایی، به ژرفای تعامل و تعهد متقابل دین و هنر کمک کرد.
به باور من، «طوفانالبکاء» همانقدر که سندی از باورهای مذهبی ایرانیان است، به همان اندازه هم سندی تصویری از هنرهای تجسمی (طراحی و چاپ سنگی) و ذوق هنرمندان آن روزگار محسوب میشود. نسخهای که با عنوان «چهل طوفان» در سال ۱۳۹۰ به کوشش علی بوذری منتشر شد، با قطع رحلی و ۴۶۴ صفحه، نشان داد که این کتاب در حوزه پژوهشهای هنر قاجار و تصویرگری مذهبی، تا چه اندازه اهمیت دارد.
در پیشگفتار این کتاب، رسول جعفریان به تلفیق شعائر عاشورایی و هنر در دوره قاجار اشاره کرده است. به نظر شما چرا این تلفیق در آن دوره چنین پررنگ شد؟
ابتدا باید دست ادب بر سینه گذاشت و از رسول جعفریان که وجود ارزشمندش، مایه آگاهی و سرافرازی جامعه ایرانی است سپاس گذاری کرد. و اما بعد؛ دوره قاجار را میتوان نقطه عطفی در تجسم شعائر عاشورایی دانست. پیشتر هم عاشورا در شعر و ادب حضور داشت؛ ولی در دوره قاجار، به واسطه گسترش و تثبیت مذهب تشیع، شکل گیری اجزا تعزیه و گسترش تعزیه خوانی، ظهور و گسترش نقاشی قهوهخانهای و چاپ سنگی و مواردی از این دست، مفاهیم عاشورایی به هنری عمومی و بندبند جامعه وارد شد.
هنر در این دوره دیگر صرفاً وسیله بیان زیبایی نبود، و یا در مدارس و کاخها و خانههای خواص نبود، بلکه رسانهای برای انتقال پیامهای ملی و مذهبی و نیز، عاملی برای ایجاد وفاق ملی شد. همانطور که آقای جعفریان گفتهاند، عاشورا در قاجار رنگ تاریخی خود را از دست داد و به اسطورهای ماندگار تبدیل شد. این تحول، فرصتهای هنری تازهای ایجاد کرد که «طوفانالبکاء» به بهترین شکل از آن بهره گرفت.
اُلریش مارزلف در دیباچه «چهل طوفان» نگاه متفاوتی به هنر دوره قاجار دارد. آیا این نگاه بر فهم ما از این اثر تأثیر میگذارد؟
بله، به درستی تأثیر میگذارد. مارزلف، برخلاف دیدگاهی که قاجار را صرفاً دوره زوال میداند، نشان داد که این دوره از منظر هنر، به ویژه در هنرهای مردمی و چاپ سنگی، ارزشهای بیبدیلی دارد. او سالها آثار چاپ سنگی ایرانی را گردآوری و ثبت کرده و بهخوبی میداند که «طوفانالبکاء» فقط یک کتاب مذهبی نیست؛ بلکه آیینهای است از سلیقه بصری و جهانبینی مردم آن زمان.
این نگاه بینالمللی کمک میکند که اثر را نه فقط در چارچوب تاریخ ایران، بلکه در جریان تاریخ هنر جهان نیز تحلیل کنیم.
نویسنده «طوفانالبکاء»، میرزا محمدابراهیم جوهری، شخصیتی چندوجهی بوده است. زندگی و جایگاه او را چطور ارزیابی میکنید؟
میرزا محمدابراهیم جوهری از ادیبان و شاعران مرثیهسرای قرن سیزدهم هجری بود که علاوه بر دانش ادبی، در علوم دینی هم به درجه اجتهاد رسید. او در حوزه اندیشه و هنر کلامی جایگاهی ویژه داشت و در عین حال، با حضورش در دربار رکنالدوله و ارتباط با محافل هنری اصفهان، با فضای هنری زمانه خود همسو شد. زندگیاش از هرات تا قزوین، اصفهان و کربلا، نشاندهنده گستره فرهنگی و علمی اوست.
آرامگاه او در گورستان آب بخشان اصفهان بوده؛ هرچند آن گورستان در جریان گسترش شهر تخریب شد، ولی هنوز در خیابان چهارباغ پایین، کوچه جوهری، سنگ آرامگاه هنرمندانه او، یگانه آرامگاه بازمانده از گورستان آب بخشان است و به یادگار فرهنگی نادری بدل شده است.

تصویرگران «طوفانالبکاء» چه نقشی در ماندگاری این اثر داشتند؟
بدون شک، تصویرگران، روح تازهای به این کتاب دمیدند. میرزا علیقلی خویی، که از برجستهترین تصویرگران چاپ سنگی در دوره قاجار است، نخستین نسخههای مصور این اثر را رقم زد. او و دیگر هنرمندان همچون میرزا حسن، میرزا هادی، میرزا جعفر اصفهانی و نصرالله خوانساری، با قلم و نگاه خود، داستان کربلا را نه فقط روایت، بلکه به تصویر کشیدند. نکته جالب این است که برخی از این هنرمندان بارها در طول زندگیشان به تصویرگری «طوفانالبکاء» بازگشتند؛ گویی نوعی نذر هنری برای ثبت و بازآفرینی این حماسه داشتند.
«چهل طوفان» چه کمکی به شناخت بهتر «طوفانالبکاء» و هنر قاجار میکند؟
«چهل طوفان» با گردآوری نسخههای مختلف و تحلیل دقیق تصاویر، عملاً یک اطلس بصری از «طوفانالبکاء» و چاپ سنگی ارائه کرده است. این کتاب نشان میدهد که چگونه روایت عاشورا از طریق تصویرگری به بخشی از حافظه بصری ایرانیان تبدیل شده و بخشی از فرهنگ عامیانه ایرانیان شده است. برای پژوهشگران هنرهای تجسمی و دوستداران فرهنگ و هنر ایران، این کتاب فرصتی است تا روند تحول سبکها، تکنیکها و حتی تغییر ذائقه مخاطبان را در فاصله چند دهه بررسی کند.
اگر بخواهید اهمیت «طوفانالبکاء» را در یک جمله برای مخاطبان امروز خلاصه کنید، چه میگوئید؟
«طوفانالبکاء» نه تنها مرثیهای برای عاشورا، بلکه جشنوارهای از هنر و ایمان در تاریخ ایران است؛ جایی که واژه و تصویر، همصدا پیام جاودانگی حسین (ع) را به نسلها رساندهاند.
تهران فرهنگی پیشرو در ارائه خدمات خبری فرهنگ و هنر